ضرب المثل خرش ک از پل گذشت ...

معنی ضرب المثل خر از پل گذشتن یعنی چه؟ ۱- یعنی به حاجتش رسیده و دیگر کسی را تحویل نمی گیرد. ۲- به کسی می گویند که در زمان نیاز داشتن به کمک، چاپلوسی دیگران را می کند ولی وقتی کارش را انجام دادند دیگر به آنها توجه نمی کند.

۳- به فردی میگویند که در حالت عادی خود را برتر از دیگران می داند و با غرور رفتار می کند اما زمانی که محتاج می شود، با همان کسانی که موقعی بهشان اهمیت نمی داد مجبور می شود غرورش را زیر پا بگذارد تا کارش راه بیفتد ولی بعد از آن دوباره مثل اول سرکشی می کند.

داستان خرت از پل گذشت حکایت کرده اند خری بار سنگینی داشت و می خواست از پلی رد شود. صاحب گستاخی هم داشت که بزرگ و کوچک سرش نمیشد و با همه با تندی صحبت میکرد. صاحب مغرور هرکار کرد نتوانست خرش را از روی پل رد کند. شاید بخاطر ترسی بود که خر از پل لغزان داشت یا حتی ترس از ارتفاع بلند و دره عمیق زیرپایشان! درمانده و پریشان گوشه ای نشست تا بلکه یکی از اهالی ده از آنجا گذر کند و کمکی به او کند. ساعت ها نشست تا بلاخره خورشید غروب کرد. یکی از هم روستاییانش را دید که سوار بر اسب به طرف او می آمد.

آشنا بود. همان مردی بود که سال گذشته به خاطر طلبی که از او داشت، آبرویش را پیش روستایی ها برده بود. جلو رفت و با تملق گفت چه اسب زیبایی داری. اوضاعت خوب است رفیق؟ دلم برایت تنگ شده بود. مرد روستایی پس از سلام و احوال پرسی، تشکر ساده ای کرد و با بی محلی به مرد خواست به راهش ادامه دهد که مرد مغرور غرورش را شکست و خود را به پای او انداخت. پس از توجه مرد روستایی به او، داستان عبور نکردن خرش از روی پل را به او گفت. مرد روستایی با اینکه از مرد مغرور و گستاخ خوشش نمی آمد اما دلش به حال او سوخت و در نهایت به او کمک کرد. خر را با ترفند خودش و به راحتی از پل عبور داد و برگشت. به این طرف پل که رسید، مرد مغرور از آن طرف پل فریاد زد: یک وقت فکر نکنی خیلی کار بزرگی کردی و بروی قهرمانانه از خودت تعریف کنی و پیش بقیه آبروی مرا ببری. وظیفه ات بود. مرد روستایی که از گستاخی او ضربه هایی خورده بود با خودش گفت خدا رحم کند خرش از پل گذشت! سپس از آنجا دور شد.