موضوع گویاست...(وقتی حرفی ندارم:/)
ساعت ۷:۳۰
ارشد هر گروه،دانش آموزان را به خوابگاه هدایت کردند.
وقتی جسیکا وارد اتاقش شد یک احساس آرامش عجیبی در درونش فرو ریخت...برای او سخت بود که در یک جای شلوغ برای مدتی طولانی بماند،اما حالا! او خودش بود و یک اتاق که موجی از آرامش داخلش بود...
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
《چگونه میتوانم جای خالی تو رد با کسی دیگر پر کنم...؟ تو رفتی و به آرزویت رسیدی...و من ماندم و یک عالمه آرزو...》
اما این آخرین دیالوگه داستانه...
همینجوری ادامه پیدا کنه تا پارت هزارم هم میریم🤡💔
پارت بعدو نمیدی نه؟🫠💔
میدم اگه وقت کنم بنویسم
ادامههههه
حتما
خیلییییی قشنگ بود 👌👌👌💚💚💚
متشکرم
زیبایی میبینم
آینه ست
همییییین؟؟؟
آره...🤡💔
بالاخره پارت جدید 😅🤝
🥰✔️
بالخرههه🫧
بی صبرانه منتظر پارت بعد هستیم ✨️
🌹✨️
حتما..✒️
سلاامم
من تازه وارد اکانتت شدم پارت های دیگه رو پیدا نمیکنم😐😂
برو پایینا
کاورش متفاوته😂
آهاانن🥴😂