10 کارکتر ناروتو با بهترین پیش زمینه های داستانی

10_هاکو//پیش‌زمینه داستانی هاکو در بین بهترین‌های انیمه Naruto قرار می‌گیرد، زیرا قوس شخصیتی او نسبتا مختصر، اما تاثیر‌گذار است. در انیمه مذکور، شخصیت هاکو به عنوان همراه زابوزا معرفی می‌شود. طبق فلش بک هاکو، او قبل از رو‌برو شدن با زابوزا در آستانه مرگ در خیابان بود. این فلش بک نه تنها نحوه آشنایی این دو را توضیح داده، بلکه دلیل فداکاری هاکو برای نجات زابوزا را مشخص می‌کند. قوس شخصیتی هاکو به شکلی غم‌انگیز و ناراحت‌کننده به پایان می‌رسد.

9__سوناده//از بین سه سنین، سوناده خشن‌ترین پیش‌زمینه داستانی را دارد. مرگ معشوقه‌اش یعنی دان تاثیر زیادی روی زندگی سوناده داشت، اما اتفاقات نا‌گوار به همین امر ختم نمی‌شود. سوناده همچنین غم از دست دادن برادر کوچکش، ناواکی، را تحمل کرده است. او نینجا پر انرژی بود که رویای تبدیل شدن به هوکاگه را در سر داشت. این فلش بک‌ عمق شخصیت سوناده را به شکل قابل‌توجهی افزایش داده و نشان می‌دهد که چرا او نسبت به امور دهکده کونوها و هوکاگه شدن بی‌علاقه است. با این حال ناروتو باعث شد که سوناده برادرش را به یاد آورده و یک بار دیگر برای پیروزی خیر بر شر و تبدیل شدن به هوکاگه پنجم تلاش کند.

8__گارا///برخی از پیش‌زمینه‌های داستانی انیمه ناروتو دارای معنا و مفهوم عمیقی بوده، زیرا تکراری از زندگی شخصیت اصلی هستند. این امر برای گارا صدق می‌کند. گارا از بدو تولد به عنوان یک جینچوریکی شناخته شده و از این بابت شبیه به ناروتو است. پدر گارا یعنی راسا، او را به عنوان یک سلاح زنده دیده و او هیچ دوست واقعی نداشت. پیش‌زمینه داستانی گارا توضیح می‌دهد که چرا او در امتحانات چونین یک شخصیت منفی بوده و در عین حال حس هم‌دردی را در بین مخاطبان به وجود می‌آورد. شباهت‌های بین گارا و ناروتو نشان می‌دهد با وجود بی‌رحمی این شخصیت، او پتانسیل تبدیل شدن به فردی قهرمان و مهربان را دارد. این پتانسیل به واسطه نبرد او با ناروتو مشخص می‌شود.

7__راک لی//پیش‌زمینه داستانی راک لی با مرگ و تراژدی درگیر نیست، اما نوع دیگری از سختی را شامل می‌شود. او شدیدا احساس نا‌کافی بودن دارد. نینجا‌ها دارای چاکرا بوده و نینجوتسو را اجرا می‌کنند. اما راک لی قادر به اجرای آن نیست. به این واسطه او در شرایط پایین‌تری نسبت به هم‌سن‌های خود قرار گرفته و از این وضعیت ناراضی است. خوش‌بختانه راک لی فردی را در کنار خود دارد که به او باور دارد. او کسی نیست جز مایت گای، استاد تایجوتسو. گای سنسی با آموزش‌های خود راک لی را از نظر جسمی و ذهنی آماده کرده و او را به عنوان یک مبارزه حرفه‌ای تایجوتسو از نو متولد می‌کند. داستان زندگی راک لی به مخاطبان می‌آموزد که برای رشد باید استعداد خود را پیدا کنند.

6__ساکورا هارونو//از برخی جهات، پیش‌زمینه داستانی ساکورا هارونو شبیه به راک لی است. ساکورا بر‌خلاف راک لی قادر به استفاده از چاکرا و جوتسوی ابتدایی مثل سایر دانش‌آموزان بود، اما او هیچ جوتسوی پنهان و هیچ ککی گنکای خاصی نداشت. ساکورا احساس ناکافی بوده داشته و هیچ برگ برنده‌ای در اختیار نداشت. اما دوست او یعنی اینو یاماناکا دیدگاه متفاوتی دارد. او باور دارد که ساکورا صرفا یک غنچه در انتظار شکوفا شدن است. پیش‌زمینه داستانی ساکورا به اندازه شخصیت‌های دیگر پر از اکشن و هیجان‌انگیز نبود، اما تجربه‌ای واقع‌گرایانه و الهام‌بخش برای طرفداران انیمه ناروتو است. هر کسی در دنیای واقعی تجربه‌ای از احساس نا‌کافی بودن داشته و تنها لازم است مثل ساکورا توانایی خود را کشف و آن را دنبال کند. مهم‌ترین درس پیش‌زمینه داستانی ساکورا، این است که افراد مختلف به شیوه‌های متفاوت شکوفا می‌شوند و صبر کردن برای زمان مناسب منطقی است.

5__نجی هیوگا//پیش‌زمینه داستانی نجی هیوگا در میان بهترین‌های انیمه ناروتو قرار می‌گیرد، زیرا ماجرای تکان‌دهنده‌ای از سیاست‌های وحشتناک قبیله هیوگا را نشان داده و همچنین رفتار‌های این شخصیت را توضیح می‌دهد. زمانی که نجی در مرحله نهایی آزمون چونین با ناروتو رو‌برو می‌شود، استدلال او این است که سرنوشت انسان‌ها از قبل تعیین شده و جنگیدن با سرنوشت نتیجه‌ای ندارد. این باور نجی ناشی از آموزه‌های قبیله هیوگا بوده و تلاش آن‌ها برای محافظت از بیاکوگان به هر قیمتی است. نجی و سایر اعضای قبیله هیوگا متولد شدند تا این هدف را دنبال کنند و پدر نجی یعنی هیزاشی بهای آن را با جان خود پرداخت کرد. با این حال، ناروتو اوزوماکی باعث شد که نجی به توانایی تغییر سرنوشت باور پیدا کند

4__ناروتو اوزوماکی//قهرمان اصلی انیمه ناروتو، پیش‌زمینه داستانی تلخ و غم‌انگیری دارد. در بدو تولد، پدر و مادر ناروتو برای محافظت از کونوها در برابر اوبیتو اوچیها و کوراما، جان خود را از دست دادند و فرزندشان به جینچوریکی روباه ۹ دم تبدیل شد. به همین دلیل ناروتو در تمام زندگی خود یتیم بوده و از سوی جامعه طرد شد. با این حال ناروتو افرادی مثل ایروکا اومینو را در کنار خود داشت که تنهایی او را پر می‌کردند. ناروتو قصد داشت که با تبدیل شدن به هوکاگه، تحسین و احترام همه را به دست بیاورد. اولین قدم در این راه پیوستن به تیم ۷ و آشنایی با ساسکه اوچیها و ساکورا هارونو و تعلیم زیر نظر کاکاشی هاتاکه است. در نهایت ناروتو به قهرمانی که رویای آن را داشت، تبدیل شد.

3__ناگاتو//پیش‌زمینه داستانی ناگاتو مشابه ناروتو است. هر دو شخصیت به عنوان یتیم بزرگ شده و آرمان‌های خود را دنبال می‌کنند. هر دوی آن‌ها تحت تعلیم جیرایا قرار گرفته و او رویای دنیای بدون جنگ خود را به آن‌ها منتقل کرد. در ابتدا ناگاتو و دو دوستش تلاش کردند تا به آرمان‌های جیرایا جامه عمل بپوشانند. اما همه چیز طبق پیش‌بینی آن‌ها پیش نرفت. تبدیل شدن ناگاتو به یک ابر‌شرور در نتیجه تجربه تراژدی و گرایش به ایده‌آل‌گرایی، جذاب و در عین حال ترسناک است. او در ادامه Six Paths of Pain را شکل می‌دهد تا بیش از پیش در تاریکی فرو برود. در نهایت این ناروتو بود که ناگاتو را به رستگاری رساند.

2__ساسکه اوچیها//پیش‌زمینه داستانی ساسکه از خانواده او شروع می‌شود. ساسکه برادرش یعنی ایتاچی را خیلی دوست داشت، اما او وقت زیادی برای ساسکه نداشته و تلاش‌هایش هرگز به چشم پدرشان یعنی فوگاکو نمی‌آمد. ساکوسه به مادر مهربانش، میکوتو که او را حمایت می‌کرد، وابسته بود. اما در یک شب غم‌انگیز همه چیز تغییر می‌کند. ساسکه برادرش را در حالی می‌بیند که خانواده و کل قبیله اوچیها را قتل عام کرده و تنها او را زنده نگه داشته است. ساسکه سال‌ها با غم از دست دادن خانواده دست و پنجه نرم کرده و تنها به انتقام فکر می‌کرد. اما بالاخره مشخص می‌شود که ایتاچی برای جلوگیری از قیام مخرب اوچیها و محافظت از کونوها، دستور قtل عام را اجرا کرده است.

1__کاکاشی هاتاکه // بهترین فلش بک انیمه ناروتو به کاکاشی هاتاکه تعلق دارد. به این واسطه دلایل اعمال کاکاشی نشان داده می‌شود. در ابتدا کاکاشی به دلیل اتفاقاتی که برای پدرش یعنی ساکوموتو رخ داده، دستورات را مو به مو اجرا و بدون احساس عمل می‌کند. هم‌تیمی کاکاشی به نام اوبیتو، مخالف باور او است. اوبیتو معتقد است، هر کسی که دوستان خود را رها کند، حتی از کسی که ماموریت را به پایان نمی‌رساند، پست و حقیر‌تر است. در ابتدا کاکاشی سخنان اوبیتو را جدی نگرفت، اما پس از مرگ این شخصیت و کشتن رینو نوهارا، او یک تغییر اساسی را تجربه کرد. این باور که دوستان مقدم بر وظیفه هستند، باعث می‌شود کاکاشی به استادی بی‌نظیر برای ناروتو، ساسکه و ساکورا تبدیل شود.