
سلام سلام صد تا سلام اینم داستان جدید من 👀💨
از زبان مرینت 👈 چند روزی میشه که با لوکا کات کردم رو تختم بودم که یهو گوشیم زنگ خورد برداشتم دیدم لوکا بود جواب دادم (لوکا € مرینت $) € سلام مرینت $ سلام چرا زنگ زدی ؟! € میخواستم حالت بپرسم و بگم که ببین ادم ها بعضی وقت اشتباه میکنن خوب منم ممکنه بعضی ....$ برو سر اصل مطلب € میخواستم بگم که اگه دوست داری دوباره با هم باشیم $ چیییییییی!!!!! تو منو به خاطر یه راز کوچیک ول کردی چطوری میتونم تو زندگی واقعی بهت اعتماد کنم لوکااااا € مرینت من درکت میکنم ولی منم دوست دارم تو حرف دلت بهم بگی $ نه لازم نکرده من تو دیگه هیچ نسبتی با هم نداریم دیگه به من زنگ نزن 😡 گوشی قطع کردم افتادم تا یکی دو ساعت گریه کردم رفتم تو بالکن گفتم تیکی من خیلی ...... ضعیفم گفت نه مرینت گفتم مرینت داره نابود میشه ولی نباید بزاریم لیدی باگ نابود بشه تیکی خال ها روشن تبدیل شدم رفتم گشت زنی رفتم بالای برج ایفل داشتم به دیوار مشت میزدم با خودم میگفتم پسر احمق چی فکر کرده من بهش یگم من لیدی باگم از زبان ادرین 👈 تو اتاقم بودم داشتم مشق مینوشتم کاگامی فعلا الان یه دوست معمولی بود باهام حرف میزد ولی دیگه رابطه ای بینمون وجود نداری پلگ گفت هی اقا پسر چطوری گفتم پلگ برو پیش کممبر جونت حوصله ندارم گفت ولی حوصله لیدی باگ که داری گفتم خوب راست میگی ولی من اونقدر هم میگن ......پلگ بابا تو دیگه چجور ادمی هستی گفت پلگ پنجه ها بیرون پاگ گفت ادرین نه نه نه رفت تو انگشترم تبدیل شدم رفتم بالای برج ایفل دیدم لیدی باگ داره به دیوار مشت میزنه با خودش حرف میزنه یهو افتاد زمین شروع به گریه کردن کرد دلم کباب شد میخاستم برم پیشش رفتم کنارش گفت کت ؟! گفتم بله گفت تو هنوز دوستم داری گفتم تا ابد گفت کت من من ...ِِ.یهو اومد تو بغلم گفت من متاسفم هیچ کس مثل تو دوستم نداشت باید قدر تو رو میدونستم وقتی ...وقتی ادم عاشق میشه خیلی زجر میکشه الان میفهمم تو چی میکشی گفتم ادم از عشقش هیچ وقت خسته نمیشه 🌹گفت میشه..... میشه ..... بغلم کنی گفتم اره بغلش کردم یهو شروع به گریه کردن کرد یهو داد زدم گریه نکن من نمیتونم گریه های تو رو ببینم لطفا گفت نمیتونم کت نمیتونم دارم کباب میشم بهم گفت یکی دیگه دوست داره بهم گفت تو فقط یه دوستی کت خوردم کرد گفتم لیدی باگ من اینجام تو هنوز تنها نیستی اون لیاقت تو رو ندارم یهو گریش بند اومد گفت تو....هنوز...منو میخوای از زبان لیدی باگ 👈 داشت اروم اروم صورتشو میاورد جلو این تصمیم باید سریع بگریم و تکلیف خودم روشن کنم اگه با کت باشم اون با منه چون اون از اول باهام بود ولی اگه پسش بزنم تنها میمونم تا ابد ولی بازم نمیتونم رازمو بهش بگم ولی اون منو دوست داره و پسم نمیزنه پس همراهیش کردم و همدیگر ب.و.س.ی.د.ی.م بعد دو دقیقه گفتم کت اگه ....اگه ولم کنی چی ......اگه منو تنها بزاری چی دستشو گذاشت رو صورتم گفت هیچ وقت گفتم کت قول میدی من خیلی تنهام گفت اره قول گربه ای بعد جفتمون خندیدم بعد اروم تو بغل کت نوار موندم یهو اروم اروم احساس خواب بهم دست داد بلند شدم گفتم خداحافظ کت گفت کجا گفتم خوابم میاد بای گفت خداحافظ کفشدوزک من بعد گونشو ب.و.س.ی.د.م
رفتم خونه تو بالکن بودم رفتم رو تختم لباسامو عوض کردم اومدم بیرون تیکی گفت مرینت اگه ادرین باید بگه تو رو دوست داره چی کت نوار ول میکنی گفتم البته که نه من دیکه ادرین دوست ندارم بزار با همون عاشق پیشش باشه الان داغ عشقش بعد چند سال میفهمه براش چی بودم تیکی گفت مرینت تکلیف لوکا چی میشه گفتم اون هم یه روزی یکی بهتر از من پیدا میکنه یهو صدای شکستن از تو بالکن اومد گفتم تیکی قایم شو یه ابر شرور اومد تو اتاقم گفت مرینت دوپن چنگ ت. یا مال من میشی یا هیچ کس دیگه گفتم لوکااا !!! گفت اره همونی گه حاضر نشدی بخاطر عشقش رازشو بگی یه دود تو اتاقم بخش شد و بیهوش شدم
از زبان ادرین 👈 رفتم خونه به حالت اول برگشتم یه هورااااااا بلند کردم گفتم پلگ امشب بهترین شب زندگیم بود لیدی باگ منو پذیرفت پلگ گفت ادرین پس تکلیف کاگامی چی میشه گفتم نگران اون نباش من دیگه اون نمیخوام پلگ گفت نگران شکستن قلب اون نیستی گفتم معلومه که نگرانم ولی یه روزی باید با حقیقت رو به رو بشه که من اونو دوست ندارم پلگ گفت اکه شرور شد چی اگه.... یهو تلوزیون خود به خود روشن شد یه ابر شرور بود گفت لیدی باگ کت نوار اگه سریعا معجزه گراتون تحویل من ندید این دختر میمره یه دختر نشونم داد موهاش ریخته بود رو صورتش زیاد نمیدیدمش ولی دستش دسبندی بود که به مرینت دادم برای روز تولادش اون دختر مرینت بود گفتم پلگ مرینت بهمون نیاز داره گفتم پلگ تبدیل گربه ای رفتم سمت ساختمان اخبار گویی رفتم تو سالن مرینت رکگو به یه صندلی بسته بود و بیهوش اون جا بود همه جاش زخمی بود یهو ابر شرور اومد منو ندید گفت فکر نکن اون ابر قهرمان های کثیف میان نجاتت میدن تو مال منی مال من نه مال هیچ کس دیگه نه مال اون ادرین کثیف با خودم گفتم مرینت با من هه اون فقط یه دوست اروم رفتم پیشتش مرینت منو دید ولی به روی خودش نیورد از پشت گرفتمش بستمش به گفتم تا لیدی باگ پیداش بشه تو اینجا میمونی رفتم سمت مرینت بازش کردم گفتم حالت خوب گفت ممنون کت نوار بعد گفت مواظب باش پشت سرم نگاه کردم جایی که ابر شرور بسته بودم خالی بود گفتم پشت من بمون یهو یکی منو هول داد افتادم زمین مرینت نگاه کردم ابر شرور دستشو گرفته بود میگفت ولم کن ابر شرور تو مال منی عصامو برداشتم بهش ضربه زدم خورد به دیوار مرینت فرار کرد داشتم همین جوری باهاش میجنگیدم
از زبان مرینت فرار کردم رفتم تو یکی از اتاقا گفتم تیکی کت نوار به ما نیاز داره تبدیل شدم رفتم کمک کت نوار کت گفت سلام باگوبو گفتم سلام پشمک گفت اسم جدید ؟! گفتم نه اختراع خودم ابر شرور شکست دادیم کفشدوزک معجزه اسا رو خوندم کت نوار گفت من برم مرینت پیدا کنم خیلی زخمی شده بود گفتم نگران نباش حالش خوبه
از زبان لیدی باگ 👈 رفتیم بالای برج ایفل گفتم امروز چه روز سختی بود گفت اره گفتم خوب میدونی مرینت دختره خوبی کلی یه زره دردسر سازه گفت اره خیلی چند بار عشقش چند بار دوستاش ادم دوست داشتنی یه زره قرمز شدم یه خودش کشد سمت من دستشو گذاشت رو صورتم منم همراهیش کردم و همدیگر ب.د.س.ی.د.ی.م یهو یکی ازمون عکس گرفت دیدم الیا بود گفت کت نوار لیدی باگ رابطه دارن و گذاشت تو وبلاگش دو تایی با هم گفتیم نه اونو نزار توی .... گفت دیگه گذاشتم خوب دیگه ادامه بدید فکر کنیو من اینجا نبودم 😂
از زبان کت نوار 👈 لیدی باگ هی داشت راه میرفت میگفت این بده خیلی بده یهو گوشواره هاش صدا داد گفت من باید برم خداحافظ رفت منم رفتم خونه
از زبان مرینت 👈 رفتم تو خونه به حالت ادی برگشتم به تیکی یا کوکی دادم گفتم این بده خیلی بده تلویزیون روشن کردم نادیا داشت اخبار میگفت گیح نشید ایت فقط اخبار تصویری که امروز به دستمون رسیده برای 2 ساعت پیش بوده یهو عکس منو کت نوار معلوم شد که همدیگر ب.و.س.ی.د.م گفتم نههههههههه نادیا گفت چه رمانتیک ابر قهرمان های شهرمون رابطه دارن این واقعا رمانتیکه مگه نه تلوزویون خاموش کردم که اعصابمو خورد نکنه
دوستان انگاری پارت اضافه اومد
👀👀👀👀👀👀
این قلب زیر رو قرمز کن بی زحمت تا منو شاد کنی انگیزمو ببری بالا گو بای 🐾🐞
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
من عاشق داستانتم و منتظر پارت بعد
عالی بود محشرر
خیلی باحال پارت ۲ هم خوندم تا فردا لطفاااااا حتمااااااا پارت ۳ را بزار راستی به داستان من هم سر بزنید
عالی بود •-• 💛🧚♀️
لطفا پارت بعد رو زود بزار .
عالییییییییی
عالییییی پارت بعد رو زود بزار ❤️❤️❤️
عالیییییییییییییییییییییییییییی
حتما ادامه بده ♥️♥️♥️♥️
خیلی خوب بود پارت بعد را سریع بذار