کتاب های موردعلاقه‌ی تیلور سوئیفت

کاور:)

۱.ربه‌کا، نوشته‌ی دافنه دوموریه 🍃 از زبون زن جوونی هست که در طول کتاب اسمش فاش نمی‌شه.. اون با مردی ازدواج کرده که قبلا زنی به اسم ربه‌کا داشته و مرد تمام مدت به خاطرات ربه‌کا فکر می‌کنه و به زن جدید توجهی نمی‌کنه 🍃 تیلور در مورد این کتاب گفته که : «وقتی این کتاب رو می‌خوندم، بخشی از وجودم با شخصیت اصلی همزاد پنداری می‌کرد؛ چون توی بعضی از بخش های زندگیم چنین حسی داشتم.. پس آهنگ Tolerate it رو نوشتم» (عبارت Tolerate it به معنی تحملش کن هست)

۲.زیبا و ملعون، نوشته‌ی اسکات فیتز جرالد 🍃 سال١٩١٣ وقتی «آنتونی پچ» بیست و پنج ساله بود، از زمانی که بازی سرنوشت یا روح القدس بیست و پنج سالگی، دست کم به لحاظ نظری، بر سرش خراب شده بود دو سال می گذشت. این بازی سرنوشت کار را تمام کرد، تلنگر آخر، نوعی نهیب فکری، اما در آغاز این داستان، تازه به خود آمده و از مرحله آگاهی جلوتر نرفته است. اولین بار او را در دوره ای می بیند که مدام از خود می پرسد عزت و عقل درست و حسابی دارد یا نه! نازکایی شرم آور و زشت که چون لایه نفت روی آب زلال برکه بر سطح جهان می درخشد، البته این شرایط با مواقعی که خودش را مردی جوان و استثنایی، با فرهنگ و فرهیخته، سازگار با محیط و یک سروگردن بالاتر از همه آشنایانش می بیند، کاملا فرق دارند. (اینو واقعا نمی‌دونستم چطوری به زبون خودمونی تر بنویسم😅) 🍃 تیلور درمورد ابن کتاب گفته : «نویسنده جرئیات رو به خوبی توصیف کرده و با حسی در هم تنیده که خودتون هم وقتی تلاش کردین از زندگی فرار کنید احساسش کردین»

۳.دختر ستاره‌ای نوشته‌ی جری اسپینلی 🍃 این کتاب درمورد دختریه که تا ۱۶ سالگی توی خونه درس خونده و بالاخره قراره وارد مدرسه بشه. اون با بقیه فرق داره، هم رفتارش و هم سبک لباس پوشیدنش.. موقع مسابقه ها تیم حریف رو هم تشویق می‌کنه و به بچه های ضعیف تر کمک می‌کنه؛ تو مدرسه‌ای که همه در تلاشن رفتار معمولی داشته باشن، متمایز بودن اون باعث اتفاقاتی میشه 🍃 تیلور درمورد این کتاب گفته : «بعضی ها به شخصیت اصلی این کتاب میگن عجیب غریب، اما مهم نیست چقدر مسخرش کنن.. اون به خودش بودن ادامه میده»

۴.مجموعه‌ی هری پاتر نوشته‌ی جی. کی. رولینگ 🍃 داستان درمورد پسر یتیمی به اسم هری هست که با خاله و شوهر خاله‌اش زندگی می‌کنه. هری در روز تولد یازده سالگیش نامه‌ای عجیب از یک جغد دریافت می‌کنه که درواقع دعوت نامه‌ای به یه مدرسه‌ی جادوگری به اسم هاگوارتزه؛ اون موفق میشه به مدرسه بره و چیز های عجیبی درمورد جادوگر ها و خودش متوجه میشه.. 🍃 تیلور وقتی ازش درمورد این کتاب پرسیدن گفته که : «خیلی خوبه!»

۵.کتاب گفتگو با دوستان نوشته‌ی سالی رونی 🍃 درمورد دختری به اسم فرانسیس و دوست صمیمی‌ش بابی هست، اون ها در یک اجرای شعر محلی با یک عکاس مشهور آشنا میشن و ماجراهایی براشون پیش میاد. این کتاب ورود از دنیای جوانی به بزرگسالی رو با قلمی طنز، به خوبی توصیف کرده 🍃 تیلور درمورد این کتاب گفته : «من واقعا کتاب اون نویسنده [سالی رونی] رو دوست دارم، از سبک نوشتنش خوشم میاد.. مثل این می‌مونه که داخل ذهن شخص باشی»

۶.کتاب زنان کِنِدی نوشته‌ی لارنس لیمر 🍃 این کتاب درواقع زندگینامه‌ی خانواده‌ی کندی هست، لارنس لیمر به طرز نامعلومی به نوشته های خصوصی آنها دسترسی پیدا می کنه و با دوست ها و آشنایانشون مصاحبه می‌کنه... و این کتاب رو می‌نویسه 🍃 تیلور در این مورد گفته : «من علاقه‌ی زیادی به سرگذشت این افراد دارم»

.....

۷.مجموعه کتاب بازی های گرسنگی (یا عطش مبارزه) نوشته‌ی سوزان کالینز 🍃 در کشوری به اسم پانم در آمریکای شمالی اتفاق می‌افتد. این کشور به ۱۳ قسمت تقسیم شده.. کاپیتول ثروتمند و ۱۲ منطقه فقیر که تحت کنترل کاپیتول قرار دارن. هر ساله به دلیل مجازات شورشی که در گذشته اتفاق افتاده از هر کدوم از ۱۲ منطقه یک پسر و یک دختر ۱۲ تا ۱۸ ساله با قرعه کشی انتخاب می‌شن... و منتخبین انقدر با هم مبارزه می‌کنن تا یکی به عنوان برنده باقی بمونه. داستان از زبون دختر ۱۶ ساله‌ای به اسم کتنیس هست که داوطلبانه به جای خواهر ۱۲ ساله‌اش پریمرز توی مسابقه شرکت می‌کنه 🍃 تیلور درمورد این کتاب گفته : «فکر می‌کردم قراره فقط یه داستان اکشن باشه، ولی خیلی احساسی تر از انتظاراتم بود»

۸.گتسبی بزرگ نوشته‌ی اسکات فیتزجرالد 🍃 این کتاب درمورد مرد جوون و پولداری به اسم نیک هست که به تازگی به محله‌ای وارد شده و در همسایگی مرد بسیار ثروتمندی به اسم جی گتسبی زندگی می‌کنه؛ هیچکس نمی‌دونه آقای گتسبی بزرگ این همه ثروت رو از کجا آورده و در موردش شایعه های زیادی هست. آقای گتسبی هر روز مهمانی های بزرگ و مجلل برگزار می‌کنه. اوائل نیک علاقه‌ای به این مهمانی ها نداشت تا اینکه یه روز درمورد ثروت گتسبی بزرگ کنجکاو میشه و تصمیم می‌گیره خودش رو بهش نزدیک کنه و درموردش تحقیق کنه 🍃 تیلور توی آهنگ This is why we can't have nice things به اسم گتسبی اشاره کرده و همینطور موزیک ویدیوی Delicate شباهت زیادی به این داستان داره

۹.کشتن مرغ مقلد اثر هارپر لی 🍃 داستان از زبون دختر کم سن و سالی به اسم اسکاوت فینچ بیان میشه. کتاب از دو بخش تشکیل شده بخش اول که بیشتر درقالب توصیف اتفاقات معمولی تر مثل مدرسه رفتن، وقت گذروندن با برادرش، شخصیت همسایه ها و مردم و انتقاد وضع جامعه مثل فقر و چیز های مشابه هست؛ اما بخش دوم داستان جدی تری داره و درمورد نظر منفی مردم درمورد خانواده‌ی فینچ هست؛ چون علاوه بر اینکه یه خدمتکار سیاه پوست دارن، آقای فینچ که وکیل هست وکالت یه انسان سیاه پوست رو برعهده گرفته. تقریبا همه درجریانن که اتهامات وارده بر مرد سیاه پوست درست نیست اما بخاطر فرق بین سفید پوست و سیاه پوست در اون جامعه اثباتش کار راحتی نیست 🍃 تیلور درمورد این کتاب گفته : «نحوه‌ی روایت داستان ذهنتون رو به جنب و جوش می‌اندازه»

۱۰.امشب فوق‌العاده بود اثر پتی بوید 🍃 این داستان زندگی خود پتی بوید، مدل و عکاس بریتانیایی و همسر سابق جرج هریسون (ترانه سرای گروه راک The Beatles) و اریک کلاپتون (خواننده و گیتاریست گروه های راک cream و derek and the dominos) می‌باشد.. در این کتاب به زندگی‌نامه‌ی این دو شخص هم توجه شده 🍃 تیلور : «من با اشتیاق خاطرات این زن رو خوندم»

۱۱.آدم های معمولی اثر سالی رونی 🍃 درمورد دو شخص به نام های «کانل» و «ماریان» است. اونها در یک محله زندگی می‌کنن اما این تنها شباهت‌شان می‌باشد. کانل، در مدرسه پسری مشهور و محبوب اما ماریان دختری گوشه گیر و منزوی هست. این دو در اثر اتفاقی با هم آشنا میشن و سال بعد با هم به یه کالج میرن، در کالج ماریان بالاخره جایگاه خودش رو توی اجتماع پیدا می‌کنه اما برعکس کانل تبدیل به انسانی خجالتی میشه، به همین ترتیب ماجرا هایی براشون پیش میاد 🍃 تیلور به یه فن گفته که واقعا عاشق این کتابه

۱۲.خطای ستارگان بخت ما اثر جان گرین 🍃 درمورد دختری ۱۶ ساله و مبتلا به سرطان به اسم هیزل هست که والدینش بخاطر اینکه احساس گوشه گیر بودن نکنه اون رو به جمع و محفل کودکان سرطانی می‌برن. هیزل اونجا با پسری به اسم آگوستوس آشنا میشه که بخاطر سرطان یک پاش رو قطع کرده.. آشنایی اون ها باعث دوباره به دست آوردن امید از دست رفتشون میشه 🍃 تیلور درمورد این کتاب گفته : «نویسندش نویسنده‌ی موردعلاقمه!»

۱۳.جایی که خرچنگ ها آواز می‌خوانند اثر دلیا اوئینز 🍃 کیا دختری هست که با پدرش در حاشیه‌ی مرداب زندگی می‌کنه؛ وقتی کوچیک تر بوده مادرش ترکشون کرده و خواهر ها و برادر های بزرگ ترش هم یکی یکی از خونه رفتن.. پدرش اکثر مواقع خونه نیست و کیا وقتش رو کنار مرداب می‌گذرونه. اون از جامعه و مردم دوری می‌کنه و بین مردم شهر به دختر مرداب مشهوره. سال ها می‌گذرن و اتفاق های مختلفی میوفتن؛ وقتی یه مرد می‌میره، همه‌ی مردم کیا رو مقصر می‌دونن و اون باید تلاش کنه با این وجود بتونه زندگیش رو پیش ببره 🍃 این کتاب جزو کتاب‌های موردعلاقه‌ی تیلوره به طوری که وقتی فهمید قراره ازش فیلمی ساخته بشه به صورت داوطلبانه برای تیتراژ این فیلم آهنگ Carolina رو خوند و عملا داستان کل کتاب رو توی ۴ دقیقه و نیم خلاصه کرد:) (حتما آهنگ رو گوش کنید به معنای واقعی کلمه فوق‌العادست)