داستان،داستان مرد هزارچهره بود و مردی که پشت ماسکش قلبش را پنهان میکرد..
داستان از جایی شروع شد که مرد هزارچهره بچه بود و با غم های دنیا ناآشنا.شاد و خندان با دوستانش زندگی میکرد و از آینده اش بی خبر بود.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
24 لایک
چه غم انگیز که در جهان ما نیز مردان هزار چهره بسیار است و بیشترشان زمان برایشان تمام شده و دیگر نمیتوانند خود باشند
-تاچه حد میتونی برای عشقت پیش بری؟
+مثل اوبیتو!
@𝕲𝖔𝖏𝖔'𝖘 𝖜
کنیچیوا!اوتاکو هستی ؟ میخوای یک اکیپ اوتاکوییباشه که اونجا با همه حرف بزنی و سناریو های خودتو بسازی باهاشون ؟ما اینجا یک اگیپ دنیای جادویی اوتاکو ها رو داریم که اینجا میتونی با بقیه حرف بزنی و خوش بگذرونی :)❣️برای عضو شدن به پروفایلم برو و تو نظرسنجی یک شخصیت انتخاب کن و بعد با همه حرف بزنی ^^♡ادمین فرشته پین ؟☘️
______
خودت رو کنترل کن نکو ارزش حرص خوردن نداره
آره میدونم❤️❤️
@تازه کار
چه غم انگیز که در جهان ما نیز مردان هزار چهره بسیار است و بیشترشان زمان برایشان تمام شده و دیگر نمیتوانند خود باشند
______
عه این چرا پین شده
دلم خواست
درد زیادی کشیده
همش تقصیر مایکیه
عالییییییییی
همیشه قشنگ ترین پست هارو در رابطه با ناروتو تو میسازی.
ممنونم:>>
ولی اوبیتو برای عشقش این کارو کرد...:)
دقیقا
همش تقصیر کیشیموتو بیتر ادبه🦖🔫
غصه*