قسمت. سه
چشمانم رو باز کردم ، خودم را روی تخت بیمارستان دیدم بلند شدم اما کمرم درد میکرد پرستار امد و گفت :« بیمار به هوش اومده ؛!» در اتاق باز شد و دختری به سمت من امد و گفت :« حالت بهتره؟» هر چند میدانستی که نبود . سپس ادامه داد:« این کتابت بود تو کتاب فروشی جا گذاشته بودی. همبن طور گربت ، خیلی نازه !» ارام گفتم:« همین طوره .ممنون بابت کتاب!»
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
سلام من تازه وارد تستچی شدم🫶
و به امتیاز احتیاج دارم🥲
میتونی یکم بهم امتیاز بدی؟👈👉🫠
اد پین؟🍄
اگر ناراحت شدی بپاک🪷🍀
کانائو چان🥰
اولین کامنت پین نداره؟