عاشق چشمها ....

عاشق چشمها ....

من معتقدم اگر می خواهید حال کسی را درک کنید به چشمان او خیره شوید زیرا چشمها هرگز دروغ نمی گویند

برای همین است هنگام گریه چشمانمان قرمز می شود زیرا میخواهد به دیگران بفهمانند که این شخص به کمک شما احتیاج دارد

برای همین است که هنگام نابینایی چشمانمان سفید میشود زیرا می خواهد بدانید اگرچه چشمان او نابیناست اما او با دریچه قلبش می نگرد زیرا سفید نشانه پاکیست

برای همین است که اگر حتی یک کلمه هم حرف نزنید هم چشمانتان ناخودآگاه تنها کسی که دوست دارید را دنبال میکند انگار میخواهد فریاد بزند و بگوید چشمانم فقط تورا میبیند

برای همین من معتقدم که باید عاشق چشم ها زیرا پوست چروکیده میشود استخوان ها ضعیف می شوند موها سپید می شوند

اما به تو قول می دهم اگر عاشقم حتی در اواخر ۷۰ سالگی و هنگام مرگ زمانی که پوستم پر از چروک های کوچک و بزرگ است و استخوان هایم آنقدر ضعیف شده‌اند که دیگر نمی توانم راه بروم حتی هنگامی که گیسوان به رنگ سپید همچون برف درآیند

من تو را مانند دختر ۲۰ ساله ای که گویی برای اولین بار عاشق شده است می‌نگرم و به تو میگویم : چشمان من برای تو و قلب برای من