14 اسلاید پست توسط: Achilleus انتشار: 4 ماه پیش 206 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
در این پست، 13 فکت از لرد ولدمورت رو میخونیم.
25_ او میتوانست بدون جارو پرواز کند.
مثل اینکه ولدمورت به اندازه کافی خود نمایی نمیکرد، او خودش یاد گرفت که بدون هیچ وسیلهای در هوا پرواز کند. ما میدانیم که جارو ها یکی از بهترین راه ها برای رفتن به اینجا و آنجا در جامعه جادوگران هستند، ولی ولدمورت به این نتیجه رسید که برای این کار خیلی خوب است. چقدر راحت! او حتی پرواز کردن بدون جارو را به مرگ خوارانش آموزش داد تا حمله از بالا برای آنان آسان تر شود. این منطقی است وقتی که شما در وسط یک نبرد مجبور نیستید یک جارو را نگه دارید.
24_ ولدمورت به دلیل هنر های تاریک زشت شد.
در دورانی که یک مرد جوان بود، ریدل ظاهراً چشم های تیز داشته و زیبا در نظر گرفته میشده. هرچند، همه اینها وقتی که تحقیقات او در هنر های تاریک عمیق تر شد، تغییر کرد. چشمانش گود افتادند و صورتش به شکل زشتی تحریف شد که ما امروز آن را میشناسیم و از آن متنفریم. هنر های تاریک نه تنها ذهن او، بلکه بدنش را نیز تغییر داد.
23_ او میتواند بدون چوب دستی جادو کند.
اراده میتواند شما را به سوی چیز های عالی یا وحشتناک هدایت کند، همانطور که ولدمورت به ما نشان داد. نه تنها قابلیت جادویی قابل توجهش، بلکه او بسیار با استعداد است که توانست خودش جادو کردن بدون نیاز به چوب دستی را بیاموزد. با اینکه او در واقع به داشتن یک چوب دستی نیاز دارد. ( سیزده اینچ و نیم، سرخدار، پر ققنوس مثل هسته چوب دستی هری پاتر. ) او اغلب از آن استفاده نمیکند.
22_ او و هری فامیل ( دور ) هستند.
احتمالاً یادگاران مرگ قدرتمندترین اشیا در جهان هستند. ابر چوب دستی، سنگ رستاخیز و شنل نامرئی توسط داستان های بیدل شاعر ( یک کتاب از جی کی رولینگ ) به افسانه دوخته شده اند، ولی آنها واقعی هستند. پورل ها، خویشاوندان هری، شنل را داشتند در حالی که گانت ها سنگ را داشتند. این دو حقیقت به این اشاره میکنند که سه صاحب اصلی برادر بودند و هری و ولدمورت پسر عمو های دور هستند.
21_ ولدمورت از یک جهت یک روح بود.
بله، کمی غیر منطقی است ، بگذارید توضیح دهم. بعد از تلاش کردن و شکست خوردن برای پایان دادن هری، عشق لیلی برای هری موجب شد که طلسم نتیجه معکوس داشته باشد و به نوعی روح ولدمورت را از بدنش بیرون کند. این باعث شد که او به یک موجود روح مانند تبدیل شود. همانطور که ولدمورت میگوید « من از بدنم کنده شدم، کمتر از روح، کمتر از پست ترین روح، ولی من هنوز زنده بودم. » این به او اجازه میداد که حیوانات و مردم را در اختیار داشته باشد، و توانست پروفسور کوییرل را هم در اختیار بگیرد.
20_ او عمداً طوری طراحی شده بود که شبیه یک مار شیطانی باشد.
ولدمورت بر اثر تمرین هنر های تاریک، زخم هایی روی تمام بدنش داشت. این باعث شد که او بیشتر و بیشتر زشت شود؛ او استخوانی و رنگ پریده شد. چشمان بزرگش قرمز و بینی اش صاف شد با شکاف هایی برای سوراخ های بینی. انگشتانش عنکبوتی شدند و و ناخن هایش به رنگ آبی یخی درآمدند.
19_ ولدمورت خون آشام جادویی: او با خون تکشاخ زندگی کرد.
حالا، وقتی که ( روح ) ولدمورت از بدنش خارج شد، او بسیار ضعیف بود. او آنقدر ضعیف بود که به سختی میتوانست جادوی ابتدایی را انجام دهد. او میتوانست مردم را کنترل کند، اما به شرطی که مرتکب یک تابو وحشتناک در میان جادوگران شود. برای آنکه قدرت کنترل مردم را به دست بیاورد، ولدمورت شروع به نوشیدن خون تکشاخ کرد. به هر حال، نوشیدن خون تکشاخ بهایی دارد، شما نصف عمر زندگی میکنید، یک زندگی نفرین شده. از زمانی که ولدمورت برای اولین بار خون تکشاخ را نوشید، به آن وابسته شد. اگر او نوشیدن خون تکشاخ را قطع میکرد، فوراً نابود میشد.
18_ ولدمورت نمیتوانست به هری دست بزند.
در بیشتر کتاب ها، ولدمورت از دست زدن به هری ناتوان است. این ناشی از طلسمی است که لیلی قبل از خداحافظی اش برای محافظت از هری در برابر ولدمورت از طریق قدرت عشقش ایجاد کرد. هرچند ، در طول جام آتش، ولدمورت معجونی را درست کرد تا یک بدن کاملاً زنده داشته باشد، این خون به خون یک دشمن نیاز داشت و البته او هری را انتخاب کرد. داشتن خون هری در رگ هایش باعث شد که در نهایت ولدمورت بتواند هری را لمس کند و به او آسیب بزند.
17_ ولدمورت از خانوادهای با رسم و رسوم عجیب میآید.
با اینکه ولدمورت به یک یتیم خانه ماگل رفت، او یک میراث خون خالص در رگ هایش داشت. مادرش از نسل خانواده گانت بود؛ که به خود سالازار اسلایترین مربوط میشد. خانواده گانت وسواس زیادی برای حفظ وضعیت خون خالص خود داشتند. این خانواده عادتی داشت که پسر عمو ها و دختر عمو ها با هم ازدواج کنند تا خط خون شان آلوده نشود. هرچند مادر ولدمورت از معجون عشق برای ازدواج با مردی ثروتمند بر خلاف میلش استفاده کرد. ولدمورت باعث شد که پدرش خانواده را ترک کند. این واقعه باعث شد که ولدمورت از احساس و درک عشق ناتوان باشد.
16_ او میتواند ذهنتان را کنترل کند، آیا میدانید چه چیزی واقعی است؟
همانطور که قبلاً اشاره شد، ولدمورت به طرز باورنکردنی سخت تلاش کرد تا مهارت های جادویی اش را بهبود ببخشد. این تلاش و استعداد طبیعی در نهایت به او دو عنوان بخشید؛ از جمله عنوان بهترین لهجیلیمنس در تمام دنیا. در حالی که آکلومنسی قدرتی است برای محافظت از ذهنتان در برابر خوانده شدن و مورد هجوم قرار گرفتن. لهجیلیمنسی قدرت کنترل و پاک کردن ذهن دیگران است. ولدمورت به قدری پیشرفته بود که میتوانست مانند دایی اش خاطرات جعلی را در ذهن قربانیان بسازد. ولدمورت دایی اش را برای شکست دادن پدرش برای همیشه به آزکابان فرستاد.
15_ ولدمورت یک دورگه است.
مادر ولدمورت در واقع از معجون عشق روی یک مرد ثروتمند برای مدتی مشخص استفاده کرد، ولی میدانستید که پدر ولدمورت یک ماگل بود؟ برخلاف رسم و رسوم خانواده گانت، او از معجون عشق روی تام ریدل سینیور تا زمانی مشخص استفاده کرد تا اینکه متوجه شد باردار است. هنگامی که فهمید ، او خودش را قانع کرد که شوهرش واقعاً او را دوست دارد و معجون دادن به او را متوقف کرد. این نتیجهای معکوس داد و پدر ولدمورت هنگامی که ولدمورت کوچک بود آنها را رها کرد. این باعث شد که ولدمورت از میراث ماگلش متنفر شود و هر کاری انجام داد تا ذهن دیگران را از آن منحرف کند.
14_ ولدمورت زمانی که در نهایت شکست خورد بسیار پیر بود.
او در 31 دسامبر سال 1926 به دنیا آمد. ولدمورت زندگی ای طولانی پر از اعمال شرورانه داشت. او تلاش کرد تا جاودانه بشود و برای رسیدن به هدفش هرکاری انجام میداد. او حتی هورکراکس ساخت؛ اشیایی که تکه هایی از روح او را در خود داشتند. این به این معنی است که اگر بدنش نابود میشد، ولی روحش میتوانست زنده بماند. این دقیقاً جاودانگی نیست، هست؟ به آن به عنوان یک شکل پیچیده از بیمه فکر کنید. با این حال ، هری و دوستانش هورکراکس های ولدمورت را پیش از پایانش در دوم می سال 1998 یکی پس از دیگری نابود کردند ، که به این معنی است که ولدمورت در زمان نابودی 72 سال داشت.
13_ او از مردن میترسید.
خواستن جاودانگی دلیل بر ترس از مردن است. او از دست دادن زندگی اش را به عنوان یک ماگل دیده بود و میخواست از همه اثرات ضعیف بودن خلاص شود. بوگارت ولدمورت بدن بیجانش بود. او آنقدر از آن میترسید که حتی در اسمش هم پیدا بود؛ ولدمورت به معنی « پرواز مرگ » در فرانسوی است.( همچنین ظاهراً شما نباید « ت » را تلفظ کنید. ) این برای جامعه جادوگری خوب بود که او به پایانش رسید.
متن توسط خودم ترجمه شده پس لطفاً کپی نکنید.
لطفاً از پست های قبلیم هم حمایت کنید.
منبع : thegamer.com
14 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
40 لایک
بالاخره منتشر شد
با تشکر از ناظری که این پست رو منتشر کرد
یه لرد ولدمورت معذرت 🤣🤣
😅😅😅
لرد ولدمورت بی دماغ✅
ببخشید ولدمورت عزیز🤣🤣
😅😅😅😂👍🏻
پستی بسیار عالی:)
ممنونم :)
نمیدونم چرا انقدر کم لایک گرفته
چون عالییییی بود
راستش یکم دیر منتشر شد فکر میکنم بخاطر این باشه
ممنونم :)
مهم اینکه هم خودت و هم تستات خوبن
:)))