به هرحال... میسازم... نمیدونم کی میخوان پارت 7 رو قبول کنن!!!
(بالا👆😑) از زبان آگاتا: به راهرویی رسیدم که یک پسر هافلپافی با دو شاگرد ریونکلاوی نقش زمین شده بودن و شبح گریفندور، سر نیکلاس هم کنارشون. بعد هری را دیدم که خیس عرق و ترسیده کنار دیوار تکیه داده بود. شانسمو امتحان کردم: تو هم اون صدا رو شنیدی؟ هری: وای! فکر کردم فقط منم که میشنوم! اخه بقیه نمیشنون... چهره ام رو درهم کشیدم. بعد توی دلم گفتم: اگه اون دفترچه داره همه رو وادار به این کار میکنه... و توی خوابم کنار دفترچه علامت گریفندور بوده....پس اون پیش یکی از بچه های گریفندوره!! و همین الانم داره کارایی میکنه... اما اون کیه و آیا به من ربطی داره؟ چرا ما صدایی میشنویم که بقیه نمیشنون؟ در این فکر و خیال ها بودم که صدایی گفت: گیرتون انداختم!!!!
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
میشه پارت بعدی رو بزاری؟؟؟
الان دارم میسازم امیدوارم زودتر منتشر شه 🤕