شرمنده خیلی دیر شد🥲✨️پارت بعد رو سعی میکنم زود تر بزارم✨️
یک هفته بعد... من تبدیل به یه مبارز شده بودم و خودم باورم نمیشد که چجوری با این سرعت تونستم جنگیدن رو یاد بگیرم! کاملا برای مقابله با شونگا آماده بودم. ولی استرس افتاده بود به جونم! خیلی میترسیدم! به شمشیر آبی ای که درست کرده بودم نگاه کردم. واقعا قرار بود با این با یه هیولا بجنگم؟
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالی
به رمان منم سر بزنید خو و لایک و نظر مهمونم کنید ❤️🔥
مایل به حمایت و پین ؟!
تا اینجا که عالی پیش رفته فقط جان جدت زود زود بزار
چشم🌝
ولی قول نمیده زود بزاره تو غلط میکنی 🗿
عیجان😂✨️