
سلام علیکم😊بچه ها یه سوال😅به نظرتون عکس داستان رو عوض کنم یا همین خوبه؟😁
تو اتاق که رسیدیم تهیونگ گفت: من میرم با شوگا و نامجون یه دست uno بازی کنیم🤗منم گفتم: باشه خداحافظ🥱تهیونگ: خداحافظ. بعد تهیونگ رفت و تو هم لباساتو عوض کردی و یه لباس راحت(مثل تو عکس) میپوشی میری که بخوابی ولی سرت میخارید پس تصمیم گرفتی بری حموم و مثل بقیه آدما شروع کردی به آهنگ خوندن🚿از زبان تهیونگ: بعد بازی کردن با نامجون و شوگا اومدم تو اتاق که یکم تلویزیون ببینم که یه صدای خیلی زیبا شنیدم، انگار قبلنم شنیده بودمش، صدا رو دنبال کردم که دیدم از تو حموم میاد، الان یادم اومد اون صدای اداعه، همینطوری داشتم گوش میدادم که صدای باز شدن در حموم اومد، من سریع دوییدم سمت تختم رو دراز کشیدم که یهو ادا اومد، ادا: او، سلام تهیونگ. منم گفتم: سلام ادا، حموم بودی؟ ادا: آره. دیدم که صورتش یکم خجالت زده به نظر میرسه. فکر کنم برای اینه که خجالت میکشه که وقتی تو حموم آهنگ میخونه کسی بشنوه (باریکلا😁) ادا پرسید: از اینجایی؟ منم برای اینکه خجالت نکشه گفتم: من همین سی ثانیه پیش اومدم😁. ادا گفت: باشه من میرم لباسمو عوض کنم...بعد ده دقیقه اومد و گرفت خوابید منم دیگه کم کم خسته شدم و خوابیدم
از خواب بیدار شدم و دیدم ادا داره تو خواب میگه: نه، نرو. رفتم کنار تختش و بهش نگاه کردم، فکر کنم داره کابوس میبینه، همینجوری داشت تو خواب میگفت"نه" که یهو بلند شد و نفس نفس زد، گفتم: آروم باش خواب میدیدی😌که یهو زد زیر گریه و خودشو تو بغلم جا کرد💫قلبم تقریبا وایستاده بود، نمیدونم چی شده بود که یه چیزی تو ذهنم اومد....."عاشق شدی".....به خودم اومدم و ادا رو بغل کردم😍😍اون لحظه احساس کردم که روی ابرام ☁️ که یهو ادا گفت: باید سریع برگردیم کره.گفتم: چرا مگه چی شده؟🧐ادا: نمیتونم تحمل کنم باید برگردیم، اگه اینجا بمونیم ممکنه هیترهاتون بلایی سرتون بیارن ( غلط خوردن بخوان همچین کاری کنن😡) خندیدم و گفتم: باشه میریم برای پس فردا بلیط میگیرم😄.
بعدش گفتم: حالا خوابالو خانم وقت شامه باید چیکار کنیم؟ ادا گفت: سادست، میریم رستوران😐 گفتم: نظرت چیه قبل رستوران بریم بار با بچه ها یکم نوشیدنی بخوریم؟ ادا پقی زد زیر خنده و بازم اون قهقهه های قلب ذوب کنشو شروع کرد😐 ادا: وا...واقعا...فکر کردی...اینجا...کرست؟🤣🤣🤣🤣آخه مگه تو ایران بار پیدا میشه🤣🤣🤣گفتم: مگه چیه؟ بار همه جای دنیا هست😐. ادا گفت: تهیونگ....بار همه جای دنیا هست به جز ایران😂😂پرسیدم: چطور مگه؟ ادا گفت: برای بار بیستم...ایران کشور اسلامیه😂 گفتم: حالا خودتو لوس نکن پاشو بریم رستوران😐ادا: باشه من میرم حاضر شم😂😂

ز زبان ادا: رفتم و لباسم رو پوشیدم(مثل تو عکس)و بچه ها رو بردم یه رستوران که انواع غذاهای ایرانی رو داشت و گفتم: خب بچه ها حالا وقتشه که شما رو با انواع غذا های ایرانی آشنا کنم😉 برای شروع غذای اول: کباب کوبیده🥩 برای هرکدومشون یه سیخ کباب کوبیده با برنج گرفتم و ازشون خواستم که از یک تا ده بهشون نمره بدن و نمرشون رو تو ذهنشون نگه دارن برای هر غذا😅غذای دوم: آش رشته🥣غذای سوم: دیزی🥘غذای چهارم: ماکارونی🍝 غذای پنجم: قرمه سبزی🍛 غذای ششم: کوفته تبریزی🧆 دسر اول: قطاب🥟 دسر دوم: فالوده شیرازی🍧 دسر سوم: کیک یزدی🧁 نوشیدنی اول: شربت گلاب🧉 نوشیدنی دوم: چای سیاه ایرانی☕ آخر سر که یه عالمه غذا بهشون دادم گفتم: نمره ی این پنج تا غذا رو با هم جمع کنید و از ۰ تا ۱۰۰ بهشون نمره بدین و غذای مورد علاقتون رو بگید😂(جواب ها)نامجون: ۹۳ از ۱۰۰ و غذا ماکارونی بود، شوگا: ۹۵ از ۱۰۰ و غذا کیک یزدی، جین: ۸۹ از ۱۰۰ و غذا قطاب، جیمین: ۹۷ از ۱۰۰ وغذا قرمه سبزی، جی هوپ: ۹۲ از ۱۰۰ و غذا کوفته تبریزی، جونگی: ۹۸ از ۱۰۰ و غذا آش رشته، تهیونگ: ۱۰۰ از ۱۰۰ و غذا قرمه سبزی، و در آخر گفتم: خب پاشین بریم دیگه. نامجون داشت آهنگ mice drop رو زیر لبش زمزمه میکرد که یهو یکی از دخترایی که اونجا بود بلند شد و داد زد: من این صدا رو میشناسم...بی تی اس اینجاستتتتتتتت😱😱😱😱. و بعدش یهو همه ی رستوران(حتی آشپز) بهمون نزیدیک تر شدن و یهو دوییدن دنبالمون منم داد زدم: فراااارررررر کنییییدددد

بعد دست جونگی و تهیونگ و گرفتم و داد زدم دست همو بگیرین و دنبالم بیاین😠 بعدش با سرعت تمام همگی شروع کردیم به دوییدن خداروشکر چون ازشون جلو تر بودیم پیچیدیم تو یه کوچه خلوت و از اونجا یه میانبر زدیم و رسیدیم هتل😓و سریع رفتیم تو هتل به سمت اتاق من و تهیونگ و گفتم برین تو اتاق و وقتی همه رفتن گفتم: تمام اون رستوران آرمی بودن و دنبال شما ها افتادن😠 شوگا گفت: خب باشه ولی تو جرا عصبانیی؟ گفتم: از دست هانیه عصبانیم چون به حرف من گوش نداد و همون اتفاقی کلی ازش میترسیدم از بیخ گوشمون گذشت😖. از زبان جونگی: وقتی دیدم که ادا چقدر ترسیده قلبم حسابی درد گرفت انگار یه احساس بیش از حد قشنگ تو قلبم داره خودشو میترکونه ولی از بابت اون احساس زیاد مطمئن نبودم.با صدای نامجون به خودم اومدم: بچه ها پاشین بریم تو اتاقامون منم میرم تو سایت ها بچرخم ببینم میتونم برای فردا یا پس فردا بلیط به سئول پیدا کنم یا نه. از زبان تهیونگ: بعد از حرف نامجون بچه ها خداحافظی کردن و رفتن، منم برای اینکه یخورده ادا آروم شه بهش گفتم: هی ادا نظرت چیه یکم فیلم ببینیم که یهو چشمای ادا برق زد و گفت: با کمال میل🤩من برم لباسامو عوض کنم بیام. من فیلمو گذاشتم و روی کاناپه بالشت گذاشتم و ادا با یه لباس خیلی خوشگل(مثل تو عکس)اومد و نشست رو کاناپه، از صورتش معلوم بود فیلم و سریال رو خیلی دوست داره😍 من فیلم رو پخش کردم و نشستم رو کاناپه. بعد ۴۵ دقیقه دیدم که ادا خوابش برده، طبق معمول صورتش بیش از حد کیوت بود، همینجوری داشتم نگاهش میکردم که سرش افتاد رو شونم، احساس میکردم دیگه برام عادی شده که این همه دوستش داشته باشم و وقتی میبینمش قلبم به تالاپ و تلوپ بیافته. گذاشتم که سرش رو شونم باشه آخه خیلی ناز خوابیده بود. فیلم که تموم شد بلند شدم و ادا رو بغل کردم گذاشتمش رو تختش، وقتی دوباره به صورت نازش نگاه کردم دلم نیومد و یه بوس کوچولو از لپش گرفتم💋(نویسنده: همین الان که دارم اینو مینویسم قلبم داره میترکه😂) بعدش خودم رفتم تو تختم و خوابیدم
به نظرتون اول کوکی به ادا اعتراف کنه یا ته ته😂 راستی از اینجا به بعدش میره تو مدرسه و هزار تا صحنه ی کمدی و عاشقانه داره😅 چالش: از بین غذا هایی که ادا به خورد پسرا داد کدومشون رو بیشتر دوست دارید؟😂خودم قرمه سبزی تستچی جونم لطفا ناپدید نکن تستمو🥺
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
با کوکی
اهمممم😶
خیلی خوب بود
دوستان برین در گوگل بنویسید درخواست بی تی اس برای اجرا در ایران و حمایت کنید اگه به پنج هزارتا برسه مجلس مجبور میشه اجازه بده بی تی اس در ایران کنسرت داشته باشه
چشمممممممممممممممممممممممممممممممم🥳🥳🥳
ماکارانی و قورمه سبزی🌷❤😍
عالی بودددددد❤
منم واقعا دوسشون دارم
والا من همشو دوس دارم مخصوصا قورمه سبزی و کوفته تبریزی🤤من یه خاصیتی دارم که نمیتونم از غذاها دست بکشم مثلا غذاهای نقطه ضعفی من ته چین و قورمه سبزی و خوراک لوبیا و کوفته تبریزی و کوفته ریزه و لازانیاس😂😂😂
من یخورده بد غذام ولی غذاهایی که دوست دارم رو به دنیا نمیفروشم مثل استانبولی و فسنجون و لازانیا🤤
عالی بود اگه میخوای ادا با ته ته باشه اول جونگ کوک بگه
فعلا دارم داستان رو به سمت معروف شدن ادا حرکت میدم که یهو بترکونم😅
عالی بود اگه میخوای ادا با ته ته باشه اول جونگ کوک بگه