داستان ترسناک دوست داری..؟ بیا به این ۲ تا داستان گوش بده! 🌙
۱-•اون کیه؟. •-"روزی روزگاری 2 تا دوست بودن به نام الی و لیما. "الی هر روز که میامد دم پنجره لیما به اون سلام میکرد و این هرروز اتفاق میفتاد.. تا یه روزی الی لیما را به خانه اش دعوت کرد اون دو تا باهم بازی کردن تا الی گفت:" من میرم دم پجنره! "لیما: باشه! ولی.. وقتی الی از پایین پنچره نگاه کرد.. لیما داشت با اون سلام میکرد.. 😔
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
38 لایک
عالی🤍✨
به رمان منم سر بزنید خو و لایک و نظر مهمونم کنید ❤️🔥
مایل به حمایت و پین؟!
فقطـــ سی فـــرشـــتـه به چــــهارصــــد تایـــــــیـــــم🦋💙
توهــــــم میــــــــخــــــوای جـزو هــــــــمون فرشته هـــــــا باشـــــــی؟ 🦋💙
پــــــس فالـــــــــوم کـــــــــنـــــــ🦋💙
بـــــــــــک تا 1کــــایــــی🦋💙
ادمــــــیــــــن فـــــــرشـــــــــته پـــــــین؟ 🦋💙
اولی رو نفهمیدم میشه کسی توضیح بده؟
اها اکی اما من پارت 1 دیدم جالب بود رایتی امروز میام
خونت! 👍
قشنگ بود آفرین(خوب شد گفتی ساخته یخودم و اگر نه فکر میکردم واقعیه و بی خوابی....)
مرسی خیلی ممنونم!! 👍🥀
عالیییییی
ممنون!! 🤭
🥲💜🫂
واییی این کیبوردم روی اعصابم😓
دارم روی پارت 2 و داستان های جدید فکر می کنم! 👍