................
شبی بود مثل همه شب های دیگه شهر نیویورک.صدای رد شدن ماشین ها از بیرون ساختمون به وضوح شنیده میشد.خوابم نمیبرد به خاطر همین بلند شدم و رفتم توی بالکن.بین اون همه چراغ های ماشین ها و ساختمونا من چراغ عشق خودمو میشناختم.دو تا بلوک پایین تر یک ساختمان بلند با چراغ های زیبایی که روی نماش کار شده بود.با رنگ منحصر به فرد سبز.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
چ چرت😐نزاری بهتره
برو بینیم بابا کی نظر تو رو خواست
عالییییییییییییییی بازم بزار
ممنون که انجام دادی حتما میزارم به وزدی