من داشتم ۳ صبح توی خونه راه میرفتم که یهو این ایده به ذهنم رسید امیدوارم لذت ببرید
انگشتان کشیدهاش را روی موهای خاکستری رنگش کشید؛ مدتی سرش را خاراند و به گل رز سیاه روبهرویش زل زد و به مردی که اورا سالها پیش تنها گذاشته بود فکر کرد. حالا، تنها این گل پژمرده بود که رابطه آنها را همیشگی میکرد. پشت میز پیانو نشست و آرام نواخت اما برخلاف آهنگی که میزد؛ آهنگ قلبش اصلا آرام نبود. گلدون گل پژمرده را به روی پیانو کوباند و فریاد زد:اون یه احمق بود!
مجسمهی روی میز را برداشت و با عصبانیت بهروی پیانو کوباند
درحالی که از دستهایش خون میآمد و چشمانش مثل ابر بهاری اشک میریختند، آرام زمزمه کرد:نه...یه احمق نبود..یه نابغه بود که فکر میکرد میتونه با احمق بودنش زندگی دیگران رو نجات بده
آرام عقب عقب رفت و ناخودآگاه گل پژمرده را زیر پایش له کرد:حالا...تنها چیزی که از احمق بودن گرفتی...یه کفن بود!
شیشه ای از تکههای گلدان برداشت و به سمت حمام رفت:پس نمیذارم تنهایی این بار رو به دوش بگیری
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عکس عکس با مشخصات شما
عکس با مشخصات شما
وضعیت: تایید شرکت کننده
ـــــــــــــــــــــــــ
برای اطلاعات بیشتر برین نظرسنجیم
هر مشخصاتی بدین درست میکنم
به ۱٠ نفر اول نصف قیمت میدم
۳ تا از کاربرای دیگه هم اینجور چیزی گذاشتن ولی برای اونا گرون تره یکی ۲٠٠٠ یکی۲۵٠٠
بعضی جاهام ارزون تره ولی من رو چیزی که میگین کار میکنم و اگه عکسی که داد رو دوست نداشتم دوباره به مشخصات چند تا چیز جزعی برای قشنگ تر شدنش اضافه میکنم که خوب بشه و اگه کیفیت خراب بود درستش میکنم
پین؟
عالی🤍✨
به رمان منم سر بزنید خو و لایک و نظر مهمونم کنید ❤️🔥
مایل به حمایت و پین؟!
عالیییی
به نظرم یک نویسنده ایییی💜🤩
به شدت زیبا بود🌝🪐
فوق العاده بود:)✨