رمانم در مورد دختریه که توی تاریک ترین لحظات ، روشنایی راه خودشو پیدا میکنه✨
رز دروغین🥀🖤
« پارت 3 »
با اولین قدمم بد شانسی شروع شد........به یکی برخورد کردم و محکم روی زمین افتادم و کیفم یکم دور تر پرت شد . روی زمین نشستم و بهش نگاه کردم ؛ یک دختر با موهای بافته شده و کمی بهم ریخته طلایی و چشمای مشکی که کمی قرمز شده بودن انگار که گریه کرده بود . با اضطراب روی زانو هاش نشست و سر تا پامو برسی کرد انگار میترسید که اسیب دیده باشم .
دختر : وایی خیلی خیلی معذرت میخوام......حالت خوبه ؟
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
بک میدم قول .
پین ؟
عالی🤍✨
به رمان منم سر بزنید خو و لایک و نظر مهمونم کنید ❤️🔥
مایل به حمایت و پین؟!
آقا چرا پارت ۴ نمیزاری یک ماهه منتظرم😭😭😭😭
پارت ۴ رو چیکار کردی😭😭😭😭
به جای پارت چهار سناریو نوشتم✨
توی پروفایلم هست✨
امشب میزارم احتمالا تا فردا برسی بشه
داستانت عالیه:)
همینجوری با اشتیاق ادامه بده ❤️🩹
از خودت بهترین نویسنده رو بساز 🍁
هیچوقت نام امید نشو ،
چون با کمی تلاش
میتونی بهترین خودت باشی 🌷
همیشه تلاشت رو ادامه بده تا به اهدافت برسی🥹
با آرزوی موفقیت : لونا 🌻
مرسی❤
پارت ۴ !؟
امشب نمیتونم ولی فردا میزارم✨
وای چه سلیقه خوبی داریییییی
مرسی❤✨
رو پسره کراش زدم😂😂😂😂😂
ولی خداوکیلی عالی بود❤️
پارت ۴؟؟🩷
مرسی❤✨
سعی میکنم تا شب بزارم ولی شاید امشب نشه🥺
به خودت سختی نده....هروقت تونستی❤️
عالییییییییی
مزسی❤✨