بی شرحححححح
از زبان تیکی: از خواب بیدار شدم رفتم تو هال با بقیه صبحانه خوردیم بعد که... از زبان الیا: نقشمون قراره اینجوری باشه: دوسو سنتی ماستر یه دزد رو میسازه و پلک به تیکی پیام میده به این ادرس بیاد بعد تیکی سر راه جعبه با نوشته ی از طرف پلک میبینه و جعبه رو باز میکنه و لباسو میره میپوشه و به راه ادامه میده و پلک رو میبینه میخواد بره پیشش که سنتی ماستره بیهوشش میکنه و میاریمش توی خونه ی کامینی داخل هال خونشون و ما اونجارو تزئین پیکنیم و یه چراغ قوه میزاریم پیش تیکی و چراغا رو میبندیم وقتی تیکی بهوش اومد یه سنتیماستر از پلک رو میبینی که چاقو تو قلبش خورده و چراغ قوه رو روشن میکنه و همون لحظه داد میزنیم سوپرایز و چراغا رو باز میکنیم
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
خیلی عالی بود❤️✨✨
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی
خیلی خیلی خیلی خیلی عالی بود 💞💞💞💞💞
راستی من تست خبر های مهم میراکیلس بیداری رو نوشتم اگه یه فن واقعی میراکیلس هستی پس بیا توی تستم😉😉😉
عالییییییییییییییییییییی