خب پارت دو امیدوارم خوشتان بیاید
آکیسا: می خواستم بخوابم که یک سایه جلوی در دیدم بدنم داشت می لرزید وقتی آمد جلوتر دیدم یک آدم است اما صورتش را پوشانده بود از بابت راحت تر شدم که جن و روح نیست آمد طرف من با خودم گفتم آدم هست حتما می زنمش آمد جلوتر می خواستم بزنم لعنتی بلد بود چطوری دفاع کنه من و پرت کرد کنار دیوار اصلا حالم خوب نبود بعد دیدم ادیش آمد داخل ادیش:
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
ممنون که میخوانید چشم
من دومین نفر شدم عالیی
عالی بود ❤️🌹
اولین نفر من خوندم 😊
لایک اول هم مال خودم شد 😁
داستان داغ داغ بود 17 دقیقه پیش منتشر شده بود 🤦♀️
به هر حال سریع پارت بعد رو بنویس لــــطــــفـــــاااااااااااااا ❤️❤️❤️