
خب بچه سسسسسسلام
خبببببب چطورین عشقا 😝 من برگشتم . می خوام بعد ۳ ماه یا بیشتر داستان بنویسم و بریم که بخونیم 😃 . راستی لایک یادت نره 👍🏻❤️ . مرینت : ادرین به نظره من وقتشه که جدا بشیم من به درده تو نمی خورم . ادرین : مرینت چی می گی 😨 . مرینت : ادرین من حالم خیلی بده و خیلی دردسر دارم و نگران که اتفاقی برات بی افته 😖 . ادرین : عشقم نگران جیزی نباش انگران یادت رفته اصلا منو تو کی هستیم ، منو تو لیدی باگ 🐞 و کت نواریم 😸 :) ، مرینت اصلا نگران نباش من تا اخرین قطریه خونم عاشقتم و تا اخرین نفس برات می جنگم .
از زبانه ادرین .نزیدکه تخته مرینت شدم و گفتم . مرینت عشقم هر اتفاقی می افته من دوست دارم 😍 الان امادشو بریم منم می رم کار های بیمارستانو انجام بدم عشقم 😘 .
خب خب یکم بریم جلوووووووو 🚗 ) رسیدیم خونه . مرینت داشت می رفت سمته اتاقش من دستشو گرفتم و گفتم . مرینت می شه راستش من یه چطور بگم پیشه تو بخوابم 🤤 . مرینت قرمز شدش و گفت . یه یه نه یعنی اره . گفتم پس من برم وسایلامو بیارم 🙃 .
دیگه شب شده بودش مرینت از وقتی اومده بودیم دراز کشیده بودش و هیج حرفی نمی زدش . الان ۱ ساعته که من توی اتاقشم و هیج حرفی به من نزده . رفتم یه دوش بگیرم . داشتم دوش می گرفتم که
یکی در حموم رو زد . گفتم صبر کن الان میام . حوله رو دورم پیچیدم و درو باز کردم دیدم که لایلاهه 😨 . گفتم . لایلا کاری داری ؟ . لایلا گفت . اره 😲 . گفتم . خب چی کار داری ؟ . لایلا گفت . بزار بیام تو بهت می گم 😐 . من لایلا رو هول دادم و گفتم دختره بی چشم رو 😡 از اتاقم برو بیرون .
مرینت از خواب پرید گفت چی شده . فیلکس بدو بدو اومد توی اتاق . فیلکس مرینت گفتن چی شده که لایلا زد زیر گریه و گفت . عاشقم من گفتم مرینت از بیمارستان اومده بیام یه سر بهش بزنم بعد دیدم ادرین حمومه گفتم شاید شامپو نداره و اومد براش بیارم که تا اومدم منو هول داد 😭 . من شاخ در اوردم قشنگ این شکلی 👈🏻🐃 شدم 😨 . گفتم . زنت مشکل داره می خواست . فیلیکس گفت . ادرین می دونم مشکلی نیست لایلا بیا بریم ( بیچاره فیلیکس 😿 )
از زبان فیلیکس . دسته لایلا رو گرفتم و رفتیم توی اتاقمون . گفتم لایلا تو چرا داشتی . لایلا گفت . فیلیکس من گفتم با این کار رابطشون رو خراب کنم ولی نشد . گفتم . لایلا یعنی در این حد برا تو مهمه ؟ . لایلا گفت . اره 😈
از زبان ادرین . رفتم کنار مرینت دراز کشیدم و گفتم . عاشقم بخواب که فردا باید بریم دانشگاه . مرینت گفت . ادرین خیلی حالم بده می شه نریم . گفتم . مرینت تو نباید خودتو ضعیف نشون بدی اگر نشون بدی بعضیا خوشحال می شن مثله همین لایلا پس بهتره بریم عشقم 😘
خب بچه ها این قسمتم تموم شدش و این ایدیه A_M_R1400 روبیکای منه . سوالی داشتید بپرسید 😘
چاکر شما خدافس
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود^_^
خوب است ولی زیادی داره عاشقانه میشه