سلام سلام اومدم با اولین داستانم
از زبان مرینت : امروز دوباره یک شرور رو شکست دادیم و رفتم خونه تا بخوابم 😴😴 صبح از زبان تیکی : هرچی مرینتو صدا زدم بیدار نشد🤬🤬. از ترفند آدرین استفاده کردم 😁😁. بالاخره بیدار شد و رفت مدرسه . از زبان مرینت : رفتم مدرسه دیدم بعضی از بچه ها ناراحت شدن . از آلیا پرسیدم چی شده ؟ 🧐🧐
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عجب یه جا آدرین خان گفت پرینت بیشتر از یه دوسته
عالی بود
حتماً ممنون از کامنتا
بعدی
عالیه لطفا پارت بعد رو وزد بنویس🙃🙃🙃🙂🙂
خب بهتره پنجمین نظرو هم من بدم😉
عالی بود ولی لطفا یکم بیشتر بنویس😘
به داستان من هم سر بزنید
The end of miraculous.
خوب بود.از حد متوسط بالاتر.منتظر قسمت بعدیم.