پارت سوم
متیو : دستم روی فرمون بود و هر از گاهی از پنجره نگاهی به بیرون می انداختم، کارولین ریز نگاهی بهم انداخت و به گوشی توی دستش خیره شد و با بی اهمیتی پرسید چیزی شده؟! شونه ای بالا انداختم و گفتم نه! کارای شرکت یکم بهم ریخته و، کارولین : یعنی میخوای بگی به خاطر اون دختر نیست؟! متیو : کدوم دختر؟ کارولین : ناسلامتی تا چند دقیقه پیش منم تو شرکت بودم! متیو : خب؟ کارولین : خب؟ همین؟ متیو خودت خوب میدونی چه کسی رو میگم متیو : عصبی مشتمو روی فرمون کوبیدم هوفف کارولین میشه بیخیال بشی؟ خستم! کارولین : تا ادامه راه چیزی نگفتم اما انتظار همچین رفتاری رو ازش نداشتم! رسیدیم کنار خونه ما و بدون اینکه نگاهی بهش بندازم گفتم نگه دار منم خستم میرم یکم بخوابم فردا هم با بچه ها بیرونم متیو : باز کجا؟ کارولین : جای خاصی نمیریم تا غروب برمیگردم خونه و بهت زنگ میزنم متیو : یعنی نمیتونم ببینمت فردا؟ کارولین : نه! متاسفم متیو : مشکلی نیست مراقب خودت باش
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
پس پارت بعد کی میاد؟ 🥺
ممکنه ادامه نداشته باشه🥲
چی ؟ ..نه.. چرا ؟🥺
معلوم میشه زیبا به زودی🩷🥺
🥺💚
هومم.. محشر بود🫠
پارت بعد کی میاد؟ 🥺
مرسیی
معلوم نیس واقعا زیبا🫠🩷
تا دو هفته دیگه میاد؟؟ 🥺🥺
احتمالا آره قشنگم
پارت بعد رو بررسی گذاشتی ؟!
عوم فعلا نه😂😔
وی که به امید اون فعلا نشسته 😶😅
عی جانم🥲😅
عالی بود 🩷
ممنونمم🩷
خانوم برگشتن دوباره😂،عالییی
عی جان عی جان بله برگشتم مثکه😂مرسیی زیبا🩵
مثل همیشه عالی
ممنون قشنگم🩵
عالی تر از عالی...محشر تر از محشر...مثل همیشه 👍❤️🩹
مرسیی زیباا🩵🪻
الان اومدی پارت بعد رو بزاری ؟!😃😃😃
امروز وقت کنم حتما میزارم😊
❤️🩹❤️🩹❤️🩹❤️🩹
یسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
بعد صد سال...پارت ۳ ❤️🔥❤️🔥❤️🔥
بله بله😄🩵
جالب بود
ممنونمم