
...............
سلام خوبین اسم من نی نی جی هست و ۲۰ سالمه و من در ایران زندگی می کنم و اینکه قرار هستش که من برم کره جنوبی و من یک ارمی هستم و بایسمم ته ته هست و برای مادر بزرگم میرم کره چون برای درمان رفته اونجا و منم میرم اونجا که مادر بزرگم تنها نباشه

خوب برم وسایلم رو جمع کنم ورفتم یکی از اهنگ های جیمین رو گذاشتم یکدفه چشم به اکفاریوم افتاد دیدم یکی از ماهی هام مرده اون بزرگ ترین ماهی در اکفاریومم بود نویسنده:بچه ها امروز یکی از ماهی هام رو از دست دادم عکسش هم اون بالاست عررررررررررر😭😭😭😭😭😭😭😭
و دیدم روی بالاش خونی بود و رفتم داخل نت زدم گفت قارچ گرفته و ممکنه بمیره همون لحظه کنترولم رو از دست دادم و شروع کردم به گریه کردن و بعد اون رو از اب در اوردم و گریه می کردم که چرا من رو ترک کرد و دوتا ماهی داشتم اونا بچه بودنند اونا حالشون خوب بود ولی اون نه😭😭😭😢😢😢

رفتم وسایلم رو جمع کردم و رفتم کنار اون دوتا ماهی دیدم حالشون خوبه وقتی دیدم حالشون خوبه دلم اروم گرفت و گفتم فردا اینارو باخودم می برم و رفتم خوابیدم و خواب ماهیم رو دیدم وماهیم به من گفت فردا یکی رو میبینی و هم اون تورو دوست داره هم تو اون رو دوست داری بعد ساعت ۸ بیدار شدم خیلی خوشحال بودم که خواب ماهیم رو دیدم ولی حرفش منو به فکر فروبرده بود
رفتم صبحانه درست کردم و جای ماهی هام رو درست کردم صبحانه هم رو خوردم ساعت ۱۰ پرواز داشتم خوب ساعت علان ۹ برم اماده بشم رفتم اماده شدم خیلی شیک شده بودم ماهی هام رو گذاشتم تو تنگ و به خدمت کارم گفتم که وسایلم رو بیاره و سوار ماشین شدم و رفتم سمت فرودگاه ساعت ۹:۳۰ بود
خوب سری رفتم مدارک پدارک رو دادم و سری رفتم سوار هواپیما بشم دیدم ۷ تا پسر با ماسک دارن سوار میشن و دیدم دورشون پر بود از دختر و داشتم سوار می شدم که یکی شون به من خیره شده بود منم همینتور و سری روم رو اونور کردم و رفتم سوار هواپیما شدم و ماهیم رو تودستم داستم و
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی ممنون که طرفدارم هستی
سلام چه باحال بود یه رمان بهت معرفی کنم برو بخون خیلی باحاله .. اسمش ارزوی پنهان هست محشره اسم نویسندش هم shailan
او باشه میبینم تورو خدا کمکم کنین که داستانام طرفدار داشته باشه
من خیلی طرفدارتم گلم
ارمیه متوهم بیچاره😅
دقیقا🤣