
خب اینم از پارت 2 امیدوارم دوست داشته باشید برید بخونید دیگه
( ا. ت ) ولی خدا این چه بخشنامه ای هست الان طرفدار های ما حسابی شاکی می شن از اون بدتر من یکی دیگه رو می خوام 😭😟 بهتره به مارال زنگ بزنم و باهاش حرف بزنم حرف های مارال و ا. ت :{ +سلام مارال * سلام ا. ت جونم خبرا رو شنیدم خیلی ناراحتم حالا می خوای چی کار کنی؟ +راستش خودمم نمی دونم تو دربارش می دونی به من بگی؟ *اره خب اون پسره یکم ازت بلندتره مهربونه و س ک س ی هستش وکال می خونه توی گروه جز نکنه ها هستش و به طرفدار های اون گروه میگن آرمی 💜 + اهان ولی من به سونو قول ازدواج داده بودم حالا چه خاکی تو سرم بریزم *راستش رو بگو +نمی تونم 😭 *گریه نکن عشقم باشه خودم به سونو میگم +باشه😟 *خب کاری نداری؟ +نه فقط زود زنگ بزن به من و فردا بیا پیشم شب باید برم خونه بی تی اس *اوه باشه خدا حافظ +بای تمام شب رو تو فکر بودم و بزور ساعت 3 خوابیدم
( جیمین ) سر صبح با صدای جارو برقی و... بیدار شدم همه سر صبح پاشیده بودن و داشتن کار میکردن به جز شوگا که مثل همیشه خواب بود خیلی برای امشب استرس داشتم جین :جیمین پاشو برو با جونگ کوک و ته یونگ خرید لباس می خوام شیک باشی فقط یک چیز دیگه منیجر هم میادا _ آه باشه جین رفتم رفتم با جونگ کوک و ته یونگ رفتیم خرید لباس برای امشب 😖
(ا.ت)
( ا. ت) ازساعت 3 بعدازظهر مارال اومده خونه من و یک لباس برام انتخاب کرد من رفتم حموم و اومدم و به مارال گفتم مو هام رو درست کنه +مارال *هوم +به سونو گفتی *اره +خب *و خب هیچی نگفت ولی فکر کنم حسابی دلش شکست +وای نه 😟 *ا.ت +هوم *من مو هات رو درست کردم و آرایش ملایمی رو صورتت کشیدم بدو برو لباس بپوش که الان منیجرت میاد و باید باهاش بری +منیجر؟ *ببخشید دایی ات ، خب باز اون رییس ات هست +حالا
توصیف لباس ا. ت : لباس آبی کاربونی و پاپیونی در پشت لباسش است و به مو هاش گل سر زده و کفش و کیف ست لباسش من آماده شدم و با داییم رفتم به سمت خونه بی تی اس رسیدیم من در زدم و.....
خب گایز این پارت هم تموم شد امیدوارم دوست داشته باشید من زود زود میزارم اگه دیر اومد تقصیر تستچی هست دوستون دارم بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا نیومدههه
پارا بعدی داستانت خیلی قشنگه 🤩🤩
پارت بعددددد