یادگاران مرگ و جان پیچ ها 6

Wow خودمم باورم نمیشه تا اینجا گذاشتم چن تا پارت شده ؟ دیگه برید بخونید آها راستی این پارت فلش بک داره و کلی چیز دیگه از پارت بعدی جنگ هاگوارتز شروع میشه که باید بگم اصن مثه خوده داستان نیست زود باشین دیگه برید بخونید کیوتای من 🌹🌹 قبلش لایک یادت نره 💞💞💞

فلش بک سال پنجم # آمریج : کی اینجا زیون اینا رو میفهمه 😡😡😡😡😡 . هیچ ندایی نمی آید لشکری از پری زاد ها مقابل هاگوارتز صف کشیده اند و آماده حمله آمریج محدوده قلمرو آنها را کوچک کرده . آمبریج : یعنی هیچ کی اینجا پری زاد نیست 😡😡 . پانسی پارکسیون : چرا خانم اون دختره تامسون اون اون زبونشونو میفهمه ( نویسنده: ای ...... تو روحت پانسی 😡😡😡 ) آمبریج یقه ردا امیلی را میگیرد و له سمت پری ها پرتاب میکند . آمبربج : بهشون بگو گورشونو از اینجا گم کنن . امی : آها مطمئن باش اگه اینو بگم یه شمشیر صاف میخوره تو سرت 😂😂 . آمبریج : همین الان 😡😡 امی : اول درس حرف بزن بعد میشینیم پشت میز گرد . آمبریج سعی دارد خود را کنترل کند . آمبریج : خانم تامسون لطفاً بهشون بگید از اینجا یعنی از مدرسه من بزنن بیرون 😡😡 امیلی رو به پری ها : گویی ویلو هین تورانتو . میگن : شما محدوده مارو تنگ کردید ما هم مدرستونو میگیریم . آمبریج : بهشون بگو من بازرس وزارت خونم 😡😡 امی : لاس تواله گون تیلو : ترجمه حرف امی : اگه از اینجا نرید اون همتونو میکشه . امی : میگن تا قلمرو مون رو برنگردونید از اینجا نمیریم . امبریج : بهشون بگو درباره این موضوع با وزارت خونه حرف.میزنم . امیلی : میگن وس تا اون موقع ما هم پشت دروازه های شما اردو میزنیم 😂😂. ( بچه ها بعد ماجرا وزارت اسرار قلمروشون بهشون برمیگرده😂😂)

زمان حال دراکو هرماینی رون و هری ززندانی مرگ خوار ها هستند امیلی هنوز در حال دویدن است # عمارت مالفوی ها # بلاتریکس: دراکو رو صدا کنید . دراکو : من مطمئن نیستم گفتم که اصن اینا رو نمیشناسم توی یه جا گرفتنمون دلیل نمیشه . نارسیسا: دراکو اگه ما اونو تحویل بدیم فرار تو بخشیده میشه . دراکو : گفتم که من فرار نکرده بودن فقط عصبانی بودم که دم باریک این کار و با پام کرد همین من نمیدونم من من .. گری بک گرگینه هی خانم بلا این یکی رو به زور گرفتیم. امیلی با خنده سعی بر تفتیش حال بلاتریکس دارد : سلام بلا میبینم که هنوز موفق نشدی من و بکشی بهتره سریع تر بکشی تا پیمان ناگسستنیت با لرد سیاه خراب نشه ( بلاتریکس با لرد سیاه پیمان بسته امی رو بکشه ) میبینم که اوضات خوبه . بلاتریکس: تو از کجا میدونی 😡😡😡😠😠 امی : خبرای خوب زود میپیچه خانم ریدل . بلاتریکس: خفه شو کی بهت گفته ( بچه ها مادر امی به امی گفته که یه بچه به دنیا اومده و فقط امی میدونه و وقت نکرده به بقیه بگه و حتی نمیدونه پسره یا دختره ) سیسی اینا رو ببر تو زیر زمین من باید با این خانم خوشگله حرف بزنم نه دراکو رو هم بزار بمونه 😡😡 دراکو در گوشه ایی کز کرده و به فریاد های امی گوش میدهد بلاتریکس : کی بهت گفته 😡😡 امی : گفتم که خبرای خوب زود میرسه جاسوسای من زیادن😂😂😂 بلاتریکس: تو مالفوی تو بودی هااا . دراکو : من حتی نمیدونم درباره چی حرف میزنین . بلاتریکس : حالا که اینجوری شد کروشیو

دراکو : ولش کن مار هفت خط . امی : رون بزنش . رون : اکسپریارموس . امی : استوپفای . دابی خانم تامسون ما باید از اینجا بریم . هری : امی دستت . امی : آره میدونم چیزی نیس زود باش ... بلاتریکس او را از پشت میگیرد . بلاتریکس: دراکو تو از کی تا حالا جنتلمن شدی . دراکو : ولش کن . بلاتریکس : زنده میخواینش چوبدستی هاتونو بندازین . دابی : نه دیگه کسی دستور نمیده به هری پاتر . لوستر را باز میکند چاقو پرتاب شده و آنها در خانه فلور و بیل هستند دراکو نیز با آنهاست 😭😭😭😭

. هری : امی اوه خدای من نه امی زود باشین بیاین . .... خب آجی زینب اگه داری میخونی من الان میخوام یه بلایی سر امی بیارم ولی چون لازمه پس ناراحت نشی فک کنی دارم اصکی میرم 😘😘😘😘 چاقو به دو نفر اصابت کرده یکی دابی و دیگری امیلی . هرماینی اوه دست راستشو وای لونا برو کمک بیار بیل فلور بیاین کمک 😭😭😭😭 .......... فلور : دستش رو یستم چون مثل خودم خون پری زاد داشت راحت تونستم درمانش کنم ولی دو تا زخم داشت روی ساعدش یه چیزی نوشته بود یه کلمه شبیه خائن ( این را با لهجه غلیظ فرانسوی گفت ) دراکو : اگه میمرد تقصیر من بود 😭😭 هری : معلومه که تقصیر توعه دابی مرده امیلی معلوم نیست زندس یا مرده همش به خاطر تو توی خود رای بی مسئولیت 😠😠 رون : تو حتی نمیتونی یه کار درست انجام بدی فک کارت اینه گیر بدی به ماگل زاده ها . هرماینی : با هر سه تاتونم بس کنید . دراکو : تو دیگه زیادی رو دار شدی پاتر 😠😠😠 . هری : تو هم یه بیچاره ای اکسپریارموس !!!

چوبدستی دراکو نقش بر زمین است امیلی برای سر و صدا ها به طبقه پایین آمده و خب دیگه خودتون ببینید: امی : هری این این چه کاری بوده ماجرای سکتو سمپرا پارسال بس نبود انگار واقعا میخوای بکشیش . هرماینی : امی تو باید استراحت کنی بیا . امی : نه میخوام بدونم انگار فقط ما اضافه ایم ها یا داشتید دوئل میکردید نه خو بگو ببینم کی همین دو ساعت پیش تو رو لو نداد هااا کی بود 😠😠 میدونی پاتر تو خیلیخود بزرگ ببن هستی . دراکو چوبدستی اش را از روی زمین بر میدارد و به سمت امیلی میروم : امی همش یه سو تفاهم بود تو باید استراحت کنی بیا بیا . ..... خب به یه بد بختی راضی شد 😂😂😂

دو روز بعد : هری : خیله خب پس قرار این شد امیلی و دراکو چون گاو پیشونی سفید ان میرن هاگوارتز تا وقتی که ما هم جریانمون درست شد بیایم اونجا . امی : هری تو مطمئنی ؟ هری : راه دیگه ایی داریم . دراکو : سیستم امنیتی اونجا خیلی پیشرفته اس . رون : ولی با گریپهوک میتونیم . دراکو : فک کردین بعد اینکه شمشیرو دادید به اون با چی میخواین نابودش کنین . هری : به اینجاش فک نکرده بودم . امی : چطوره با خودتون بیاریتش هاگوارتز . هرماینی : عملی نیس ممکنه حتی اونجا هم بهمون خیانت کنه . رون : پس میگید باید ازش ضمانت نامه بگیریم . امی : رون تو بی نظیری . رون : چی ؟ امی : اره نمیدونم ازش یه آتو بگیرید یه چیزی که بگه اگه خیانت کنی ....... . بیل : اون دنیا منتظرم باش . هری : درسته ما وقت زیادی نداریم امی و دراکو هر چه سریع تر برید هاگزمید اونجا میبینیمتون

هاگزمید دراکو امیلی : دراکو : باورم نمیشه اینجا ایم دو تا مرگ خوار خوب حالا باید بریم پیش کی ؟ امی : بز 🐏🐏🐏 . دراکو : با من بودی ؟ امی : نه بابا باید بریم سراغ آقای بز 😂😂😂😂

تا اینجا اومد هنوز لایک نکردی 😑😑 لایک کن دیگه لاوم 😍😍 آها راستی ببخشید کم بود دارم واسه جنگ هاگواتز برنامه ریزی میکنم 😍😍 برو واسه چالش لاوم 🌹🌹🌹🌹

خب تا پارت بعدی بای فقط دو وارت از این فصل مونده یعنی او مای گادن دو تاشون باورتون نمیشه آها راستی برو تو پروفایلم بقیه تستام رو هم ببین دوس داشتی فالو کن 😍😍😍 و اینکه من فالو = فالو نیستم اگه شما هم تستاتون باحال باشه فالو میکنم 💞💞💞💞 برو واسه چالش که خیلی باحاله