سلام من گفته بودم داستانام منتشر نمیشه ولی سعی ام رو میکنم اگه دارید میخونید یعنی منتشر شده و در ضم من از کسی کپی نکردم من خودم شب ها برای اینکه خوابم ببره از خودم داستان میسازم و اینکه چون تو گوشیه ۶ صفحه هست
سلام من یک دخترم که در جنگل جادویی به دنیا امده بودم اسم من میراندا بود من دختر جنگل بودم هر روز برای جنگل اواز میخوندم شاید فکر میکنید من دیونم ولی این جنگل برام هم اهنگ میخوند و هم به حرف هام گوش میکرد من زندگی خوب و سخت داشتم من الان ۱۶ سال دارم بزارید بگم چطور با این جنگل جادویی ارتباط بر قرار کردم وقتی کوچیک بودم به یک منبع نورانی رسیدم و وقتی دستم رو بهش زدم یهو
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عاجی عالی بود💜💙لایک❤پارت بعدی رو زود بنویس
اخه برشش زدم بخاطر اون چشم
خوب بود ولی عکس پارت کامل نیفتاده❤❤
به داستان منم سر بزن