مدرسه من(پارت3)

از زبان چان یونی یه جوری نگام میکرد که تاحالا هیچ  کس این شکلی نگام نکرده بود!نگاهش خاص بود! ♦️خب بریم؟؟ ♠️بریم!                         راوی سلام به شما در این پارت یک شخصیت جدید به نام جیسو هس و علامتش هم(🔴)هست خب بریم ادامه داستان😊 از زبان یونی

با بچه ها خداحافظی کردیم! از در سالن مدرسه که رد شدیم یه دختری رو دیدیم مثل اینکه تازه وارد بود.... ♠️سلام خوش اومدی به این مدرسه! 🔴ممنون!اسم من جیسو هس و اسم شما؟ ♠️من یونی هستم! 🔴ایشون دو-س*پ-سرت هس؟ ♠️اع نه!فقط دوست صمیمیم هس! 🔴آها!خیلی هم عالی! ♠️بله؟؟ 🔴نه منظورم اینکه خیلی هم عالی که  باهاتون آشنا شدم!خب من دیگه رفتم بای ♠️خداحافظ ♦️چه مهربون بود! ♠️چییی؟نخیرم!حق نداری باهاش صمیمی بشی!فهمیدی؟ ♦️باشه بابا!غی--تی کی بودی؟ ♠️تو!

ولی هنوز به اون دختره مشکوک بودم!یه جوری بود..انگار حس انتقام تو وجودش بود! راوی جیسو یه شخصیتی هس که از بچگی با چان دوست بوده! اون چان رو دوس-ت داشته و هنوزم داره و میریم ببینیم قضیه اینا چیه؟!

فلش بک(گذشته) 🔴چان اگه میتونی منو بگیر؟؟ ♦️صبر کن.آخ! آیییی! 🔴چیشد؟خوردی زمین؟آ-ه طوری نیس بیا بریم رو زخمت چسب بزنم! ♦️آییی! 🔴دردت گرفت؟ ♦️اوهوووم 🔴ببخشید!خب خوب شد! تو همون لحظه دست جیس--و رو گرف-ت و کشوندش تو bغل-ش.... ♦️ممنون که کنارمی! تو خونه چان یه دختر خدمتکاری بوده!جیسو میره دس-تشویی توی اون موقع دختر خدمتکاره پاش گیر میکنه به جایی و میفo-ته رو چان وقتی جیسو میاد و میبینه و عصبی از اونجامیره ♦️صبر کن!نرو!یه سوء تفاهمی پیش اومده!؟؟ 🔴نیادنبالم!دیگه نه من نه تو

حال(ادامه داستان) از زبان چان ناراحت روی تخت افتادم....چرا اون اومده مدرسه ما؟؟یعنی چی؟؟نکنه میخواد تا پارت بعدی بای😊