.....
تلفنم زنگ میخورد و اسم آلیس روش پدیدار شد. برش داشتم
"آرکا! نمیتونی حدس بزنی چی شده!"
صدای آلیس پرهیجان بود پس حدس زدم اتفاق خوبی افتاده باشه.. قلبم به تپش افتاد و لبمو گزیدم
"چیشده ؟"
آلیس با خوشحالی گفت "دوستای دبیرستانمون رو یادت میاد یا نه؟ خب من چند وقت پیش یه ایمیل بهشون زدم و اونها هم قبول کردن!"
نفسم بند اومد
" چجور ایمیلی؟ "
"ببخشید که بهت نگفتم ولی من با یه کمپانی هم قرار داد بسته بودم.. نمیدونستم میتونیم یا نه اما حالا.. فقط کافیه یه کنسرت برگزار کنیم.. یه ون بخریم و بریم دور دنیا! بریم زندگی کنیم و موسیقی بنوازیم! "
و خنده ای کرد
از شادی تو پوست خودم نمیگنجیدم.. یه موقعیت عالی بود.. یه زندگی فوق العاده
از ته دل خندیدم و کتمو پوشیدم و دویدم بیرون..
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
سلام. من نامیام. نویسنده تازه کاری نیستم اما پاترهدم و به خاطر علاقم اولین رما نم که اسمش اجباره و در مورد هری پاتره رو منتشر کردم اما بازدیدهای کمی خورده داستانش از این قراره که جینی به زور همسر دراکو میشه و در نتیجه هری باید راهی برای به دست آوردن جینی پیدا کنه اگه از موضوعش خوشت اومده لطفا بهش سر بزن