ناظر محترم لطفا شیر کن
از زبون دراکو: که یهو صدای شکستن شیشه ی اتاق اومد به رز گفتم از جاش تکون نخوره و رفتم سمت پنجره و دیدم پنجره با ی گلوله شکسته و روی گلوله ی حکاکی هست بلند خوندم رز و دراکو بزودی هردو قراره بدبخت بشین پس حواستون باشه که یهو دیدم دست رز پر خون هست که من گفتم چی شد گفت هیچی اومدم شیشه جمع کنم دستم پاره شد ( عکس دست رز اسلاید)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
من هنوز منتظر ادامه داستانما
میشی زود به زود بزاری آخه موضوع داستانت خیلی قشنگه
حتما بانوی زیبا
ممنون😊
1
1
پارت بعد لطفا
۱
عالییییییی. پارت بعد پلیززززز
حتما بیبی دارم مینویسم
۱
عالی بود💫
فدات کیوتم