این داستان در یک دنیای موازی رخ میدهد و تفاوت هایی با داستان اصلی هری پاتر دارد....
رادوین از پشت سرش صدای پسری را میشوند. پسر:پدر....فکر میکنی...چی میشه اگه من...چی میشه اگه تو اسلایترین بیفتم؟ پدرش:خب چه اشکالی داره؟ پسر:اسلایترین گروه مار و جادوی سیاهه....جای جادوگرای شجاع نیست. پدرش:آلبوس سوروس،اسم تو از دو نفر از روسای هاگوارتز گرفته شده.یکی از اونها اسلایترینی بود و احتمالا شجاع ترین مردی بود که تا حالا دیدم. درضمن کلاه گروه بندی به احساساتت توجه میکنه.
آن پدر و پسر به سمت بقیه می آیند. افرا با آن مرد دست میدهد: سلام آقای پاتر. هری: سلام. پس از گفت و گویی چند دقیقه ای،بچه ها سوار قطار میشوند. رادوین بین کوپه ها قدم میزند،رز را میبیند که با عصبانیت میگوید:آلبوس،من منتظر نمیمونم. رز کمی مکث و میگوید: باشه. سپس میرود.
رادوین به سمت همان کوپه میرود و آلبوس را به همراه پسری با موهای طلایی میبیند. رادوین: میتونم بیام تو؟ پسر موطلایی:البته،بیا تو. رادوین:من رادوینم. پسر موطلایی:منم اسکورپیوس هستم. رادوین به آلبوس اشاره میکند:و توهم باید آلبوس باشی. آلبوس:درسته. رادوین میشیند.
اسکورپیوس:آب نبات میخوری؟ رادوین:آره یکم میخورم.رز چرا عصبانی بود؟ آلبوس: دیوونس. اسکورپیوس: بخاطر منه،فکر میکنه من پسر ولدمورتم. رادوین: ولدمورت؟اها الان فهمیدم.تو باید پسر دراکو مالفوی باشی.اینی که میگی رو تو یه روزنامه خونده بودم.
پس از چند ساعت قطار به هاگوارتز میرسد. سرسرای هاگوارتز: پروفسور مک گانگال چند دقیقه ای صحبت میکند و سپس میگوید:هر کس که اسمش خوانده شد،به اینجا می آید تا گروه بندی شود. مک گانگال:رز گرنجر ویزلی. رز به سمت کلاه میرود و کلاه را روی سر میگذارد.
کلاه گروهبندی: گریفندور. رز به سمت میز گریفندور میرود و توسط گریفندوری ها تشویق میشود. و ترتیب پشت سر او: رابرت واکر(اسلایترین)،الیزابت فاکس(ریوونکلا)،جان آلن(هافلپاف)،لیندا ایوانز(اسلایترین)،جسیکا میلر(گریفندور) و....... سپس نوبت به اسکورپیوس میرسد. کلاه گروهبندی: اسلایترین. آلبوس هم به اسلایترین میرود.
رادوین کلاه را روی سر میگذارد. کلاه گروهبندی: گریفندور. رادوین به سمت میز گریفندور میرود و تشویق میشد. رادوین کنار رز میشیند. پروفسور مک گانگال ،بشکن میزند و میز پر از غذا میشود.....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام. من نامیام. نویسنده تازه کاری نیستم اما پاترهدم و به خاطر علاقم اولین رما نم که اسمش اجباره و در مورد هری پاتره رو منتشر کردم اما بازدیدهای کمی خورده داستانش از این قراره که جینی به زور همسر دراکو میشه و در نتیجه هری باید راهی برای به دست آوردن جینی پیدا کنه اگه از موضوعش خوشت اومده لطفا بهش سر بزن
✨️🗼یه لیگ هس برای کل اوتاکو ها🗼✨️
✨️که اگه عضو بشی بهت ۱۵۰ امتیاز میدن✨️
✨️هر هفته هم اعضایی که از لیگ حمایت میکنن تبلیغ
میشن تو لیگ و فالور جذب میکنن✨️
✨️یه سر به لیگ بزن تا ظرفیت پر نشده برای ✨️
✨️اطلاعات بیشتر به پروفایل
کاربر ✮ 馬鹿死ね ✮ برید و نظرسنجیش
رو چک کنین✨️
✨️بهشت اوتاکو هاس این لیگ✨️
تست عالی بود 💫
عالی بود🤍🌿
داستانی بسیار زیبا
💜💜🙃