سقوط او
او سقوط می کرد...
می دانست که مقدر شده، می دانست که این سزای اوست... اما همچنان امید داشت که مادر او را رها نمی کند، که مادر او را مانند قبل عزیز می پندارد... مادر به او نعمت قلب را به او داده بود... مادر توانایی انتخاب را به او داد... که مانند بقیه کورکورانه به دنبال مادر نرود... که انتخاب کند که مادر را دنبال کند یا نه...
اگر تقدیر نافرمانی سقوط بود پس مادر چرا به او توانایی انجامش را داده بود؟
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
قشنگ بود .....🥹
عالی بود
چه قشنگ بود 🥺