
اینم پارت دومش برید حال کنید😘😘😘
همه میرن کنار و من از حالت خوابیده به حالت نشسته ولی پاها دراز تغییر پیدا میکنم 🙃 یکم دور و ورت رو که نگاه میکنم متوجه میشم که تو درمانگاه مدرسم و اعضای بی ( به جای BTSمیگم بی) هم تو اتاقن ادا: چی شده؟😕چرا من اینجام؟ جیمین: بزار معرفی کنم، اینجا درمونگاه مدرسست و ما هم اعضای بی هستیم که شامل من،جین،جیمین و حرفشو قطع میکنی و میگی: میدونم ولی من برای چی اومدم درمونگاه🤨 نامجون: خب ما داشتیم درباره ی کمپانی و کلاس آیدل و اینا حرف میزدیم که تو یهو از جات بلند شدی و غش کردی😬😉 جین: شانس اوردی که جونگی نزاشت بیوفتی و بغلت کرد😅وگرنه به جای درمانگاه مدرسه باید میبردیمت بخش کما ی بیمارستان😂 وایسا ببینم😧 جونگ کوک منو بغل کرده که زمین نخورم😨 ادا:چییییییییییییییییییییییییی🤯😱 نمیدونم چرا ولی اینقدر بلند داد زدم که هانیه و خانم کانگ سریع اومدن تو اتاق😅🤨
هانیه و خانم کانگ هم زمان گفتن: ادااااا😱😱😱😱😱 یهو تو و اعضای بی پقی زدین زیر خنده و پنج دقیقه ی تمام قهقهه زدین🤣🤣هانیه و خانم کانگ هم همینجوری هاج و واج نگاهتون میکردن🤣🤣 بعد اون پنج دقیقه یخورده آروم شدیم که یهو پرستار با عجله درو کوبید و داد زد: چه بلایی سر ادا اومدهههه😱 ایندفعه تو و هانیه و اعضای بی و خانم کانگ با هم زدین زیر خنده🤣🤣🤣🤣. مدرسه که تموم شد تو، تو راه خونه از سیر تا پیاز ماجرا رو برای هانیه تعریف کردی
از زبون ادا: تا در خونه باز شد هانیه دویید تا حموم و رفت دوش بگیره و من عین یوز پلنگ به سمت تلفن خونه رفتم و تمام ریز و جزء قضیه رو برای مامانم تعریف کردم البته بجز بخشی که جونگ کوک بغلم کرد تا نیوفتم چون اگه بگم میاد کره هم منو هم جونگی رو دار میزنه بعد اعضای بدنمون رو از دهنمون در میاره و بدنمون رو آتیش میزنه و اعضای بدنمون رو🤢🤢میده سگا بخورن🤮🤮🤮🤮🤮(این سناریو ی چندشو نادیده بگیرید🤐) نیم ساعت بعد هانیه از حموم اومد و با نگاه تاسف باری بهم زل زد و گفت: حداقل میزاشتی ۲۴ ساعت از آیدل شدنت بگذره بعد باکلاس میشدی😐 بهش نگاه کردم و گفتم: چی میگی هانیه میگه چی شده🙄 هانیه: به پاهات نگاه کن میفهمی چی میگم😂 نگاهی به پاهام کردم،،،،،،ای وای بر من خنگ تنبل🤣🤣 اینقدر سریع دوییدم به سمت تلفن پاک یادم رفته بود کفشامو در بیارم😅😅😅😅😅😅🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

از زبان ادا: صبح از شدت هیجان یک ساعت زود تر از آلارمم بیدار شدم پس وقت داشتم که کلی خودمو خوشگل کنم😇. بعد حدود ۲ ساعت من و هانیه حاضر شدیم من یک سارافون صورتی خوشگل (مثل تو عکس) و یک کفش پاشنه بلند گلبهی با عینک آفتابی هلویی پوشیدم و هانیه هم یک نیم تنه ی سفید با شلوار مشکی و کتونی سفید و عینک آفتابی سیاه پوشید و رفتیم که سوار ماشین بشیم فقط با این تفاوت که من تو ماشین خودم و هانیه تو ماشین خودش بود چون پارکینگ دانش آموزای آیدل کیپاپ یکم دور تر از پارکینگ قبلیمونه. تا اومدم پارک کنم مامور پارکینگ اومد و گفت: خانم ادا شما چون آیدل کیپاپ کمپانی بیگ هیت هستید باید تو بخش vip پارک کنید🤩. باورم نمیشه من نه هنوز آلبومی دارم نه آهنگی و نه کاوری پس چرا آیدل اون کمپانی حساب میشم🤨#لاکچری_لایف😂
رفتم و تو بخش vip پارک کردم و تا وارد کلاس آیدل ها شدم .... سوپرایزززززز🥳🥳🥳
امیدوارم خوشتون بیاد😘😘 کامنت یادتون نره هااا🤗🤗 پارت بعدی در حال آماده سازیه😘😘😘
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لطفا پارت. بعدی رو زود بزار که دارمسکته میکنم
بزودی میاد😇
عالیییییی بودی آجی 😍🥰
ممنون آجی جونممم😘😘😘
عالیییه❤❤❤
ممنون😄😄