12 اسلاید صحیح/غلط توسط: Alif انتشار: 4 سال پیش 49 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب دوستان اینم از قسمت 3 امید وارم خوشتون بیاد و لطفاً قسمت های قبلی رو بخونید
خب تا اینجا اومدیم که جیم {اسم مستعارشه اسم واقعیش در قسمت های بعد گفته میشه } میراکلس آذرخش رو پیدا میکنه مرد حشره ای شکست میخوره . برمیگرده همون جای اول { اتاق مرینت} خب مرینت اومد بالا ...
اومد بالا گفت ببخشید یکم دیر شد .خب کجا بودیم . آها گفتی اسمت جیمه ؟ اره خب از کجا اومدی ؟ خب بزار اول من شروع کنم لیدی باگ .... چی داری در مورد چی حرف میزنی من لیدی باگم نه کی گفته ؟؟؟؟ خب نمیخواد ازمن مخفی کنی منم ساندرم
خب ثو هویتمو از کجا میدونی ؟؟؟؟ داستانش ظولانی فقظ اینو بدون که من اریه جای خیلی دور اومدم باشه ؟باشه فقط معجزه گرو پس بده . باشه اگه میتونی برش دار . باشه . اود بهش دست بزنه که پرت شد عقب {برقش گرفت} دویدم سمتش گفتم حالت خوبه .گفت اره فقط ایییننننن چی چی چی بود ؟؟؟گفتم فقط من میتونم ازش استفاده کنم حالت خوبه ؟ اره اره خوبم خب داشتم میگفتم به کمکت نیاز دارم
خب چی کار از دست من برمیاد ؟ من میخام برم مدرسه اونجا کارایی دارم میشه به مامان بابات بگی در عوض منم کمکت میکنم و هویتتو به کسی نمیگم باشه ؟ باشه به مامان بابام میگم .ممنون . بعد اون من رفتم پایین و گرفتم خابیدم فردا صبح ...
مامان بابای مرینت یه برگه اوردن گفتن اینو امزا کن جیم !!1 گفتم اینچیه ؟ گفت برای اینکه بری مدرسه باید ما سرپرست بشیم این برگه سرپرستی توهه !!!!! گفتم باشه گفتن حلا اماده شو نمیخوای که روز اول مدرسه دیر برسی ؟ گفتم باشه رفتم اماده شدم ......
همه چیز خیلی سریع داشت اتفاق میوفتاد ................
خب راه افتادیم رسیدیم . مرینت منو به همه معرفی کرد
زنگ اول با خانم بوستیه بود اون خیلی مهربون بود ...... بعد از زنگ اول رفتم تو حیات بچه ها داشتن در مورد من حرف میزدن
فکر کنم از من خوششون نمیومد 😟😟
باید یکم جلب توجه میکردم . اول ازز مکس شروع کردم . سلام مکس شنیدم تو یه مخترع و یه برنامه نویس عالی هستی ؟ گفت اره همین طوره . سلام الیا تو یه خبر نگار ویه کاراگاه عالی هستی مگه نه؟ و تو نینو تو یه دی جی ای مگه نه اون آهنگ هایی که میزاری همرو به وجد میاره ... واقعا اینطور فکر میکنی ؟ معلومه ... چیزی نگذشت که همه دورم جمع شدن {چقدر خوب جلب توجه میکنم ) همین جوری تکتک گفتم تا رسیدم به لایلا و کلوئی از اون دوتا رد شدم تا به ادرین .........
گفتم ادرین زنگ اخر باهات کار دارم .......... زنگ اخر شد رفتم پیش گفتم باید بریم یهجا خصوصی صحبت کنیم . گفت باشه . رفتیم یه جای خلوت .گفت چی کارم داشتی گفت من میدونم تو کی هستی کت نوار از این به بعد میتونی رو من حساب کنی . اههه...و نگران هویتت نباش من دهنم قرصه قرصه . باشه . خب تو هنوزم عاشق لیدی باگی .؟ آره ولی اون یکی دیگرو دوست داره .😟😟 من میتونم کمکت کنم ........
داشتیم حرف میزدیم که محافض آدرین اومد ...آدرین گفت فردا میبینمت . گفتم خدا حافظ و رفتم خونه ....... تا شب تو شیرینی پزی کار کردم بعد گرفتم خوابیدم ........ صبح شده بود رفتم بیرون دیدم لیدی باگ و کت نوار دارن بهم حمله میکنن ... من چجوری تبدیل شدم حتما تو خواب گفته بودم ورد رو
داشتن میگفتن که ما نمیتونیم به تو اعتماد کنیم تو حویت مارو میدونی باید تورو بکوشیم 😮😮 فکر میکردم بهم اعتماد دارید ؟ نخیر گربه باهم بهش حمله کنیم . من سلاحمو پتک کرد و زدم به لیدی باگ خورد به لیدی باگ و بیهوش شد // کتنوار گفت تقاص اینکارتو پس میدی اونم زدم .. اونم افتاد زمین .... یهو هاگ ماث اومد . گفتم همه اینا تقسیر توعه بهش حمله کردم پتک رو پرت کردم اما او پتک رو گرفت گفت فکر کردی من بایه پتک چیزیم میشه و با یه لگد پرتم کرد تو دیوار.....
داشت معجزا گرای لیدی باگ و کت نوار رو بر میداشت گفتم نهههههههههه که یهو از خواب پریدم 😮😮😮{یعنی همتون اس...ل شدید 🤣🤣🤣🤣اما} 2 دقیقه قبل از زبان هاگ ماث : پرواز آکومای کوچیک من وشرورش کن ... زمان حال : آکوما رفت تو لباسم . هاگ ماث گفت : کابوس وحشتناک من ارباب شرارتم..........
خب دیگه دارم شورشو در میارم حساس ترین جا کات کردم.... چالش به نظرتون تو قسمت بعدی کدوم اتفاق می افتد
1_ بانیکس میاد
2 _ هاگ ماث هویت همه رو میفهنه
3. جیم خود کشی میکنه
4 به طرز مسخره ای شرور نمیشه
5 از دو معجزه گر کفش و گربه استفاده میشه.... جواب را در کامنت هابگویید... لایک نکنید دیگه نمیزاما 😁❤️❤️❤️❤️ دوستون دارم😎😎
12 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
شرور نمیشود
عالی 🔥
۵
عالییی بود
جواب چالش : گزینه ی ۱