
سلاممممم ناظر جان خداقوت
از زبان لیا: وقتی ادوار از چادر اومد بیرون دیدم چشمش خورد به مگان و چشماش برق زد.نکنهه...منظور ادوار، مگان بوده باشههه😮😳 مگان:ادوار...به چی ز.ل زدی؟ ادوار:ها؟...😶 هیچی وسایلامون رو جمع کردیم و برگشتیم سفر یه روزه بود ولی خیلی خوشگذشت. وقتی برگشتم خونه آلیس اومد پیشم آلیس:خوشگذشت؟
لیا:اره خیلییی آلیس:نمیدونی دانشگاه کی رو دیدم لیا:کی؟ آلیس: کوین لیا:کوین؟😕 آلیس:ارههه همینطوری دارم از دستش فرار میکنم لیا:😐😐 الیس:ولی خیلییی جنتلمنه...یکی از بچه ها داشت دستم مینداخت بعد.... آلیس همینطوری داشت برای خودش حرف میزد منم سرمو هی تکون میدادم که حواسم به حرفاش هست ولی هیچ توجهی بهش نداشتم
یعنی واقعا ادوار منظورش مگان بود؟یا من اشتباه دیدم اره حتما من اشتباه دیدم. ولی اگه واقعا منظورش مگان بوده باشه چی؟ (نویسنده:هیچی والا اتفاق خاصی نمیوفته😐😂)از زبان لوئیس: مارتین (بابای لوئیس):سرکار همچی خوبه؟ لوئیس:اره همچی خوبه راستش...با یکی آشنا شدم. خوشگ.له ولی انگار با پسر توماسه مارتین:پسر توماس؟(نویسنده:بچه ها اگه یادتون نمیاد توماس کیه بابای مرلینه)
مارتین:پسر توماس؟(نویسنده:بچه ها اگه یادتون نمیاد توماس کیه بابای مرلینه) لوئیس:اره...میشه کمکم کنی؟ مارتین:اسم دختره چیه؟ لوئیس:لیا آندرسون مارتین:وایسا کی؟ لوئیس:لیا آندرسون مارتین:آندرسون....آندرسون...اشناعه....اندرسونننننن. پدرش رو میشناسم لوئیس:می...میشناسیش؟ مارتین:هه😏...اره کمکت میکنم دختره رو بدس.ت بیاری
قسمت تیم روابط عمومی ساکت بود همه مشغول کار بودن. بعد چند ساعت کار خسته شدم و رفتم که برای خودم کافی بریزم که دیدم شارلوت پشت سرم اومد و مرلین هم داشت کافی میریخت شارلوت:اوه مرلین دنبالت میگشتم مرلین:دنبال من؟چرا؟ شارلوت: شنیدی که امشب قرارع بیام پیشتون دیگه اره؟ آروم برگشتم زیر چشمی به مرلین نگاه کردم
مرلین:نه کسی به من چیزی نگفته شارلوت:پدرت دعوتمون کرده پس...شب میبینمت اینو گفت و یه نگاه ریزی به من کرد و رفت.... مرلین:لیا من واقعا چیزی نمیدونستم لیا: میدونم پدرت دعوت کردع مشکلی نیست😊 اینو گفتم و به جای اینکه برم سمت میزم رفتم دفتر مگان تق تق مگان:بفرمایید....اوه خوش اومدی بیا تو
رفتم تو و نشستم. مگان دست از کارش برداشت و بهم نگاه کرد مگان:چه کمکی از دستم ساختس؟ لیا:میدونی شارلوت امشب میخواد بیاد خونتون؟ مگان: خونه ما؟😕 لیا: بابات دعوت کرده مگان: بابام با بابای شارلوت دوسته. خانواده شارلوت از این پولداران خودشون شرکت دارن ولی شارلوت اصرار کرد که بیاد اینجا. لیا:اهااا....خب ممنونم مگان:میری؟ لیا:اره میتونم الان برم؟
مگان:ساعت ششه خسته نباشی فردا میبینمت لیا: ممنون میبینمت رفتم سمت میزم وسایلامو جمع کردم و کیفمو برداشتم و رفتم سمت در ورودی شرکت لوئیس:برسونمت لیا:نه ممنون لوئیس:دوباره خودت رو گرفتیااا سوار شو لیا:دوباره اصرار کردیااا گفتم نمیخوام یعنی نمیخوام اینو گفتم و سریع رفتم چقدر رو مخ بودددد. گوشیم داشت زنگ میخورد دیدم مگانه مگان:راستی لیا خبر داری فردا تولد مرلینه؟یادم رفت بهت بگم لیا:الان داری میگیییییییییییییییی😶😶
آنقدر بلند داد زدم که همه برگشتن نگام کردم برای همین صدامو آوردم پایین لیا:چرا الان میگی خب مگان:گفتم که یادم رفت...مرلین خوشش نمیاد برای تولدش یه عالمه آدم دورش باشن از جشن گرفتن هم خوشش نمیاد برای همین ما هیچوقت براش جشن نمیگیریم. برای همین به نظرم خودتون دوتا باشید راحت تره لیا:باشه ممنون یه کاریش میکنم
آنچه خواهید دید: امیلی:وایییییی خیلی وقته ندیدمت لوکاس:اره دیگه تا چند سال دیگه سن از.دو.اجشونه مگان:عمرا بزارم لیا:تولدت مبارکککک😊
ناظر جان خدا قوت خواهش میکنم رد نکن براش زحمت کشیدم خواهش میکنم. اگه اینو منتشر کردی بدون خیلیییییییییییی خوشحالم کردیی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لطفا زودتر بساز. من منتظرم زیبا.
اکانتم از شش ماه پیش به مشکل بر شد یهو نتونستم بزارم. به نظرت اگه توی اکانت جدیدم ادامش بدم خوبه؟یعنی دیگه دیر نشده؟
بنظرم درستش کن. چون خیلیا مثل من از داستانت خیلی خوششون اومده😼✅
چشم. عزیزم. توی این اکانتم یه داستان جدید نوشتم. وقتی وقت کردم توی این یکی اکانتم ادامش میدم حتما مرسی عزیزم❤️❤️
=)
لطفا پارتای بعد هم بساز🥺
اکانتم از شش ماه پیش به مشکل بر شد یهو نتونستم بزارم. به نظرت اگه توی اکانت جدیدم ادامش بدم خوبه؟یعنی دیگه دیر نشده؟اگه ادامش بدم خوبه یا دیگه فایده ای نداره؟
تازه من ادامشو میخوام 😓
ترخدا لطفا جون هرکی دوست داری زودتر پارت بعد رو بساز ممنونم لطفا زودتر بساز ترخدا
اکانتم از شش ماه پیش به مشکل بر شد یهو نتونستم بزارم. به نظرت اگه توی اکانت جدیدم ادامش بدم خوبه؟یعنی دیگه دیر نشده؟فایده ای داره الان بزارم به نظرت؟
وای خیلی خوب بودند.
رو پارت بعد رو بزاررر🫰🏻
هیجاننننننن 😍😍😍😍
هاییی✨️🩰
اینجا کلوپ مولتی پاپه 🎤🧸
جایی واسه کیدرامر ها و کیپاپر ها🪩🔮
با ورود به اینجا ⁵⁰ امتیاز بهت واریز میشه🌱🎐
مدیر یه دستیار شخصی انتخاب میکنه که ۶ماه عوض نمیشه🛍🍭
۲ معاون داریم که بعد ۲ ماه عوض میشه🍓🍥
و بقیه عضو عادی هستن🪷🌀
بر اساس فعالیت ها معاون ها و دستیار شخصی انتخاب میشه🫧🧋
با هر ۱۰ تبلیغ ۱۰۰ امتیاز واریز میشه💸🎈
برای عضو شدن وارد لیست زیبایان شو و پست (✨️MY BIO✨️)رو پیدا کن و به نظرسنجی کلوپ برو و بگو میخوام عضو بشم🎶🥢
پین شه؟🫰🏻📌
ادمین پست زیبات لایک شد🍡❤
سلاممممم ناظر جان خداقوت
______________________
مرسییی زیبا ، با اینکه تاحالا پارت داستاناتو توی صفم ندیده بودم و نخونده بودم ولی احساسات کاراکترات رو قشنگ میشد فهمید و بیانت خدا بود ، پر گودرت ادامه بده ! 🤌🏼