من اومدم با پارتی دیگه...🥂🤡🕶️
از زبون ماریا: نامه رو باز کردم و سعی کردم خط خرچنگ قورباغه ای رو که با جوهر قرمز نوشته شده بود رو بخونم:«آفرین. تا الان خوب پیش رفتید. از اینجا به بعد نمی تونم همه چیز رو واضح بهتون بگم چون چند نفر از طریق اداره پست نامه هام رو میخونن.» منظورش از اون ها چی بود؟ « سرنخ هایی رو کم کم براتون می فرستم. فقط حواستون رو جمع کنید. جاهای تکراری نرید. به مدت طولانی جایی نمونید. به هر کسی اعتماد نکنید. همراه این نامه یه کاغذ دیگه هست. اون سرنخ اوله. موفق باشید.» بدون حتی یه لحظه مکث دنبال کاغذ دیگه ای داخل پاکت نامه گشتم.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
کامنت اول پین نداره؟
حتما بازم بزار
عالیه💖
فالوم کن من همون کاربر بارانم که پین کردی
بازم میزاری؟
خیلییی داستانت رو دوست میدارم❤️❤️❤️
خیلیییییی گشنگه🌱✨️
مرسیییی 🙂
مثل خودت🥰
۹
۸
۷
۶
مرسیییی 🥲🌚🙏🏻
۵