
خب اینم از قسمت سوم امیدوارم خوشتون بیاد
آنچه گذشت :از زبان ارورا با کلویی و سابرینا از دم مدرسه حرکت کردیم به خونه مرینت تا اسرار اکیپشون رو بهمون بگن وقتی رسیدیم مرینت مارو به سمت اتاقش راهنمایی کرد بعد که نشستیم شروع کردیم به گفتن داستان زندگیمون وقتی نوبت مرینت شد گفت که تاحالا ۲ شرور دنبالش بودن و در اخر گفت عاشق یکیه و سریع جلو دهنشو گرفت و ما گفتیم اون شخص خوش شانس کیه که گفت آدرین اگراست بعد که داستان گفتنمون تموم شد جولیکا گفت جرعت و حقیقت بازی کنیم و ما هم قبول کردیم منو مرینت جلوی هم افتادیم الیا بطری چرخوند و به من افتاد من گفتم حقیقت و مرینت پرسید تاحالا عاشق شدم منم گفتم عاشق یه مدل مثل ادرین به اسم دیوید راید بعد سرچ الیا خانم فهمیدیم پنجشنبه میاد اینجا و تو مدرسه ماست و قرار شد فردا دخترا بیان هتل تا منو شیکان پیکان کنن
(خب داستان از صبح روزی که قرار دخترا بیان ارورا رو ارایش و اینا بکنن شروع میشه )صبح ساعت ۷نیم از زبان ارورا : صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم دستشویی و بعد یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم موهامو خشک کردم و بعد شونه زدم رفتم سمت یخچال تا یچیزی پیدا کنم و بخورم رو یخچال یه نامه بود اون از طرف مامانم بود توش نوشته بود ارورا من صبح خواب موندم و نتونستم خیلی سوییت رو مرتب کنم چون زمانم کم بود امیدوارم قرارت با دخترا خوب باشه و دل دیوید راید رو ببری با عشق مامان

بعد که نامرو خوندم بزای خودم یه لیست از کارایی که باید بکنم نوشتم لیست کار ها جاروبرقی گردگیری مرتب کردن تخت ها و غیره بعد در یخچال و باز کردم و ۳ تا ماکارون با شیر کاکائو خوردم و موهامو دم اسبی بستم لباس خوابمو در اوردم و یه تیشرت آستین کوتاه ابی اسمونی و یه شلوار گشاد سورمه.ای پوشیدم شروع کردم به تمیزکاری ۴۵ دقیقه بعر بالا خره کارم تموم شد جاروبرقی رو جمع کردم دستمالو اینا ر و هم جمع کردم که یهو
زنگ در خورد باز کردم اون مرینت بود گفتم بهبه مرینت خانم زود اومدن مرینت گفت اولا سلام دوما دم اسبیت کجه سوما از ساعت ۶ تا ساعت ۸ آلارم گذاشتم و ساعت ۷و نبم بالاخره بیدار شدم قیافم اینجوری بود قشنگ 😅😅🙄🙄😊😊😶😶😑😑😐😐🤨🤨😆😆😆 بعد مرینت گفت خوراکی چی اماده کردی که من گفتم واب خوراکی یادم رفت مرینت گفت نگران نباش برات یه بسته ماکارون اوردم من گفتم ممنون و راستی بیا تو مرینت اومد تو و گفتم هرجا خواستی بشین و رفتم به تعدادمون موهیتو درست کردم و یکی رو دادم به مرینت اون گفت وقتی همه بچه ها اومدن میخوره منم گفتم باشه یهو
زنگ در خورد درو باز کردم دیدم همه بچه هان گفتن چه به موقع الیا گفت مرینت احتمالا دیر تر میاد که مرینت اومد جلو در و گفت فک کنم این دفعه تو دیر کردی قیافه همه بچه ها اینجوری بود 😱😶😶🙄😅😦😳بعد اومدن تو دست جولیکا یه کیف گنده بود گفتم اینا چین درشو باز کرد توش پره وسایل درست کردن مو وسایل ارایش گفتم اینا برای شماس جولیکا گفت نه اینارو هممون برات با پولامون خریدیم به مناسبت اومدن به این شهر و دوستیمون من بچه هارو بغل کردم و گفتم ممنونم بچه ها و همه گفتن خواهش میکنیم
بعد موهیتوها و ماکارون هارو اوردم و خوردیم و دخترا بلند شدن و گفتن وقت کاره الیا گفت وقت یه ساعت وقت داریم و من تایمر رو یه ساعت دیگه تنظیم کردم بعد نشستم جلو اینه اول رز و میلن اومدن جلو و من گفتم خط چشم ریمل ماتیک و رژ گونه و همینا بعد رز گفت باشه عزیزم ولی نباید تا پایان کار خودت رو. ببینی بعد یه چشم بند زد رو چشام و منم به دیوید راید فکر کردم بعد ده دقیقه میلن چشم بندمو در آورد و گفت تموم شد دلبر خانم وقتی خودمو تو اینه دیدم خیلی خیلی خوشگل شده بودم بعد الیا و جولیکا اومدن برای موهام الیا بهم گفت بافت یاز دم اسبی من گفتم باز الیا گفت لخت یا فر من گفتم لخت و بعد جولیکا گفت شل یا سفت بالا یا پایین گفتم بالا ولی شل
جولیکا گفت ولی تا پایان من ادامه دادم تا پایان کار نباید خودمو ببینیم وبعد چشم بندو گذاشت بعد ۱۵ دقیقه چشم مند و در اوردن خیلی بهم میومد بعد مرینت و کلویی اومدم منو بلند کردن و گذاشتن رو تخت بعد مرینت پرسید رنگ مورد علاقت من گفتم لیمویی بعد کلویی گفت استایل مورد علاقت من گفتم لش ولی مجلسی بعد مرینت به لباس اورد که یه تیشرت لیمویی بود و بعد کلویی یه دامن شبز خوشرنگ اورد بعد همزمان گفتن خوبه من گفتم عالیه سابرینا گفت بیا این تل کشی لیمویی رو هم بگیر بهت میاد (مثل عکس اسلاید )
بعد سابرینا و الکس اومدن سابرینا گفت بیا این گوشواره های نگین دار بنفش رو گوشت کن منم گوشم کردم بعد الکس یه کوله پشتی بنفش که روش ستارههای زرد داره رو اورد گفت اینم بنداز کولت و بعد مرینت گفت بیا این کت کوتاه صورتی رو هم بپوش من پوشیدم همع گفتن خیلی خوشگل شدی بعد تایمر الیا زنگ زد و گفتم وقتشه بریم من گفتم بچه ها من یه ون دارم برای مامان بابامه ولی گفتن میتونم سوارش شم بچه ها گفتن مگه گواهینامه داری من گفتم من بخاطر مریضی برادرم یه سال نتونستم برم مدرسه و الان گواهینامه دارم مرینت گفت چه مریضی بعد سریع گفت اگهونمی خوای نگو من گفتم نه بابا فقط برادرم یه انفلانزای نسبتا شدید گرفته بود و الان خوب شده بعد رفتیم تو پارکینگ من استارت زدم و راه افتادیم
تو راه همه علایقمونو گفتیم تا اینکه رسیدیم وقتی رسیدیم دیدم دیوید راید بغل دستی منه (از زبان راوی : بچه ها ارورا ته کلاس میشینه تو ردیف مرینت اینا و دیوید راید هم بغل دستیشه )ولی بقیه یچه ها نیومده بودن همه رفتیم نشستیم سر جامون من رفتم پیش دیوید نشستم سرمکردم تو کیفم تا کتاب این زنگو پیدا کنم که احساس کردم دیوید داره منو نگاه میکنه سرمو برگردوندم و سریع سر دیوید چرخید فهمیدم داشت نگاه میکرد گفتم نکنو این حس دونفره باشه بعد با گوشیم تو واتساپ یه گروه ساختم و تمام دخترا توش اد کردم زدم سلام بقیه هم بلافاصله زدن سلام من گفتم بچه فک کنم دیوید هم منو دوست داره وقتی داشتم دنبال کتابم میگشتم دیدم داره نگام میکنه همه بچه ها گفتن وای چه خوب و از این حرفا (بچه ها میریم بعد زنگ تفریح) از زبان مرینت :ارورا دیوید یهو همزمان گفتن میشه یه لحظه بیای بعد یکم قرمز شدن و رفتم پشت یه درخت از زبان دیوید خیلی استرس داشتم تا بهش بگم دوسش دارم نمیدونم دو طرفه باشه یا نه رفتم سمتش و همزمان گفتیم میشه یه لحظه بیای و بعد رفتیم پشت یه درخت و بعد من گفتم اول تو بگو و اونم گفت نه تو اول بگو بعد
دوباره ارورا گفت همزمان میگیم و من گفتم یک دوسه و گفتم من عاشقتم شنیدم اونم همینو گفت تو چشاش نگا کردم تو چشام نگا کرد و گفت تو هم دوسم داری من گفتم آ آ آ آره (با لکنت گفت ) بعد همو بوسیدیم خدا رو شکر وقتی بوسمون شروع شد زنگ خورد و کسی ندید کارمون رو وقتی از هم جدا شدیم فهمیدیم دیر کردیم قبل این که برین تو کلاس ارورا گفت صبر کن بعد با یه دستم روی لبمو پاک کرد و گفت ماتیکی شده بود و لبخند زد بعد رفتیم تو کلاس نشستیم رو صندلیمون زیر میز دستامونو توی هم قلاب کردیم که یهو صدای چلیک عکس گرفتن اومد از زبان ارورا : یهو صدای چیلیک عکس اومد گفتم الیا گور خودتو کندی تمام دوستان این قسمت به چالش داریم بنظرتون من چند سالمه مطمئنم بگم شوکه میشین
خوب دوستان این هم تموم شده بعدی امیدوارم که خوشتون اومده باشه و لذت برده باشی دیگه دیگه این بازم میگم اگه مشکلی بود که دستم بود که کامنت ها به این تا من رفعش کنم تو قسمت دیگه لطفاً دنبالم کنید که لایک کنید و مثل همیشه کامنت بزارین خدانگهدار
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود ببخشید اگر دیر دیدم
به نظر من بین ۱۵ تا ۲۰ هستی
عالی بودددددد 13 بین 15
به نظر من ۱۶
۱۰