اینم قسمت سه داستان بخونید و لذت ببرید
وقتی بابای آکاری متوجه کاری که امیلی کرده بود شد اونقد امیلی رو زد و بعدش اونو از خونه بیرون کرد امیلی متوجه شد نباید سرخود جایی بره امیلی از سرما داشت یخ میزد ورق بزنید
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
اگه پست آخرمو لایک کنی ۳ تا پست آخرت لایک میشه:))