ببخشید . نتونستم بزارم اتفاق بدی برام پیش اومد . میخوام از تستچی برم . شاید رفتم . میخوام داستانم رو بنویسم و از کار نصفه و نیمه خوشم نمیاد . این داستان داره تموم میشه ببخشید .
همه چیز به چند سال قبل بر میگرده وقتی من غیب شدم ، بخاطر خواهرم (خواهر ناتنیم )
خواهری که تازه پیداش کردم ،خواهری که قاتل بود، هنوز معلوم نبود چی شده الکس اینا ورشکسته شدن ،مادرم رو پیدا کردم من یه نویسنده شده بودم ...
بهترین دوستم رو چون سرطان داشت از دست دادم ،جنی با آروین ازدواج کرد ...
من رابطه ام رو با الکس بهم زدم ، اما هنوز عاشقشم ، من فردا باید ازدواج کنم چرا من ! همیشع سوالم همین بوده ؟
12 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
سلام عالیه ولی از تستپچی نرو
خیلی عالی بود ، خیلی ناراحت شدم وقتی خوندم قراره بری ، امیدوارم از این به بعد هر چی اتفاق خوبه برات بیفته و یه تشکر هم بهت بدهکارم چون واقعا سر داستانام اوایل که کمتر کسی میخوند ، زحمت میکشیدی و میخوندی و نظر میدادی 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌸
سلامعالیبود
چرا کاترین با یکی دیگه ازدواج کرد ؟ اخر سر به الکس می رسه یا نه؟
وایییی اومد الان ۲۰ ثانیه است که منتشر شده😳😊😊🥰🥰🥰😘😘