
افسانه ها در اصل همان داستان های خیالی و رایج در بین مردم هستند. داستانی درباره یک موقعیت مکانی و یا شخص خاص، که آن را حکایتی حقیقی می دانستند. افسانه های متعددی در جهان وجود دارد که هدف از روایت آنها، اشاره به یک موضوع اخلاقی است. دیو، پری و دیگر شخصیت های ترسناک و اسطوره ای، کاراکترهای اصلی این داستان های اسرار آمیز هستند. افسانه ها سینه به سینه و نسل به نسل، روایت می شوند. اما در نهایت این میزان باورپذیری و جنبه های واقعی داستان است که می تواند آنها را به معروف ترین افسانه های جهان تبدیل کند.
افسانه های محلی بسیاری در جهان وجود دارد. داستان هایی که گاه بر اساس واقعیت و یا ساخته های ذهن یک شخص، بوجود می آیند و نسل به نسل روایت می شوند. این روایت ها می تواند درباره یک موجود افسانه ای و یا مکانی خاص باشند. اما در این بین، بسیاری از مردم اعتقادی به افسانه ها ندارند و آنها را جز موضوعی کذب می دانند. شاید حتی افراد خرافاتی هم به واقعی بودن بعضی افسانه ها شک کنند. اما شواهد موجود، دلیلی بر واقعی بودن بعضی از معروف ترین افسانه های جهان هستند. بهرحال شاید خواندن بعضی از افسانه های معروف جهان در نوع خود جذاب باشد. به همین دلیل در ادامه به تعدادی از این داستان های اسرار آمیز اشاره خواهیم کرد.

1- وندیگو، از معروف ترین افسانه های آمریکای شمالی.سرخ پوستان آمریکای شمالی افسانه ای را روایت می کنند که مربوط به موجودی افسانه ای به نام وندیگو است. وندیگو بسیار ترسناک و تخیلی است و قیافه ای دیو مانند دارد. افسانه وندیگو برای اولین بار در سال ۱۶۳۶ به گوش مهاجران اروپایی تبار ساکن آمریکا رسید. در واقع مبلغان یسوعی بودند که داستان این موجود خیالی را بر سر زبان ها انداختند.

2- سیمرغ، از معروف ترین پرنده های افسانه ای در جهان.یکی از معروف ترین افسانه های جهان مربوط به پرنده ای خیالی به نام سیمرغ است. نشانه هایی از این پرنده افسانه ای در فرهنگ و ادبیات مردم کشورهای چین، مصر، یونان و ایران وجود دارد. این پرنده افسانه ای جایگاه ویژه ای در ادبیات، عرفان و فلسفه ایرانیان دارد. نمونه هایی از این اشارات را می توان در «منطق الطیر» عطار و یا «شاهنامه» فردوسی یافت. سیمرغ در شاهنامه پرنده ای افسانه ای است که به کمک قهرمان داستان می آید. اما در منطق الطیر در اصل تعداد سی مرغی هستند که از وادی سلوک گذشته اند.

3-پرنده سیاه چرنوبیل. افسانه ای درباره پرنده ای سیاه و ترسناک، که ظاهری انسان نما دارد و با بال های بزرگ و چشمانی همچون زغال داغ، در آسمان ظاهر شده است. این داستان از معروف ترین افسانه های جهان است که علی رغم اصرار افراد منتقل شده، اما تاکنون صحت یا کذب بودن این افسانه معلوم نشده است.

4- جک پاشنه دار بهاری.بانوان همیشه فوبیاهای خاص در ذهن دارند. یکی از این ترس ها در مورد دزدیده شدن است. در دهه ۱۸۳۰، موجودی ناشناخته در لندن ظاهر شده بود که به زنان شهر حمله می کرد. این موجود می توانست از مسافت های بلند بپرد و از دهان خود آتش خارج کند. جک پاشنه دار بهاری، نامی است که شاهدان محلی به این موجود انسان نما داده اند. این افسانه همچنان وجود دارد و عده ای از حضور او در حومه شهر خبر داده اند.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!