بمیرم الهی برای سیگما>>>>>
یکی بود، یکی نبود. غیر از شن، هیچی نبود. درواقع تنها چیزی که سیگما میدید؛ فقط شن بود و بلیطی در دستش؛ بلیطی به مقصدی در ناکجاآباد. او که بود؟ اینجا چه میکرد؟ جواب هیچیک از اینها را نمیدانست. شاید فراموشی داشت، حتما فراموشی داشت؛ نمیتوانست همینطور از هوا بهدنیا آمده باشد... میتوانست؟ نمیدانست؛ فقط میدانست مردم وقتی بهدنیا میایند از یک پدر و از یک مادر بهدنیا میآیند نه از هوا؛ اما نمیدانست اینرا از کجا میداند. چندین روز را در تشنگی و گشنگی گذراند و همینطور راه رفت تا ببیند چه میشود. نتیجه خوشایند نبود.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
پسر خوشگلم🥺💔
منم یه همچین تستی گذاشتم بخاطر سیگما❤
ولی فئودور زندست، کافکا اعلام کرده
وای عرر
پسرم...:>
بچم بمیرم براش.
یهماهه در معرض کراش زدن روش قرار دارم اما نمیتونم کامل بزنم. عاح.