10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Bad girl انتشار: 4 سال پیش 17 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب سلام دوستان این یه داستان جدیده لطفا توی کامنتا بگید که این رو ادامه بدم یا نه😊 بوس به لپتون😙
اول بالا رو بخونید بعد داستان😊💛
معرفی شخصیت ها:
خانواده خون آشام=
رِسوس نِگاتیو= پوست رنگ پریده چشمای ابی پررنگ موهای مشکی ۱۱۴ساله
هاندِر نگاتیو(پدر رسوس)= پوست رنگ پریده چشمای سبز پررنگ موهای مشکی ۲۳۴ساله
مَجِستیا نگاتیو(مادر رسوس)= پوست رنگ پریده موهای قهوه ای بلند چشمای ابی روشن۲۳۳ ساله
خانواده گرگینه=
لوک واتسون= پوست سفید موهای قهوه ای چشمای سبز
جنی واتسون(مادر لوک)= پوست سفید موهای قهوه ای روشن چشمای مشکی
کارل واتسون(پدر لوک)=پوست سفید موهای قهوه ای چشمای سبز
خانواده مومیایی=
کِلِئو فار(با طلسم تو دنیای ادم ها)=پوست سفید موهای پر کلاغی چشمای سبز [تخم چشماش کلا سبز رنگه]
کلئو فار(بدون طلسم)= همش باند پیچی فقط چشمام که سبزه کامله
لویی فار(پدر کلئو)=باند پیچی با چشمای سبز
مادر هم نداره
سلام اسم من لوک واتسون هست من و خانوادم (جنی و کارل)توی شهر پاریس زندگی میکنیم🗼من عا شق ماه کامل ام چون خیلی زیباست مخصوصا وقتی طبقه اخر برج ایفل ایستادی و ماه رو تماشا میکنی.امشب تولد ۱۴ سالگی منه و قراره تولد رو توی برج ایفل بگیریم ، یه تولد خانوادگی😊
جنی(لوک عزیزم،تولدت ساعت۱۱شب دقیقا زمانی که ماه کامل میشه شروع میشه ،بهتره اماده بشی😊) من(چشم مادر) منم رفتم که اماده بشم.یه لباس استین بلند مشکی و یه تیشرت ساده قرمز پوشیدم به همراه یه شلوار مشکی و کفش اسپرت.کارل(لوک پسرم،امشب برای تولدت دوتا از دوستات رو هم دعوت کردیم☺)من(دوست؟)کارل(اره،گفتن که همکلاسیت هستن منم دعوتشون کردم😊اسمشون چی بود؟😞....اها کلئو و رسوس😊) منم هنگ کرده بودم مغزم هم هی بهم میگفت:{تو که اصلا تو مدرستون همچین اسمایی نیست😤؟}
بیخیال شدم و سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم.بعد چند دقیقه رسیدیم دقیقا ساعت ۱۱ بود و دوتا دیگه هم اومده بودن فکر کنم کلئو و رسوس بودن😞بچه های جالبی بودن کلئو یه دختر با موهای پرکلاغی و چشمای سبز بود اما چشماش عجیب بود چون کلا سبز بود😶رسوس هم یه پسر بود با موهای مشکی و چشمای ایی پررنگ اونم دندوناش عجیب بود چون دندونای نیشش یکم بلند بود وقتی هم ازش میپرسیدم میگفت از بچگی اینجوری بوده😯در هر حال باحال بودن😁
ساعت ۱۲ شب شد و تولدم هم تموم شد .ماه هم کامل بود و هیچ ابری تو اسمون نبود یهو.....
سردرد عجیبی گرفتم و افتادم😬دیدم رسوس و کلئو دارن با هم پچ پچ میکنن.مادرم اومد بالای سرم اما سریع رفت عقب 😕رنگش پرید ،یه جیغ کوتاه کشید و غش کرد😣پدرم اونو گرفت اما با دیدن من خودش هم از حال رفت😐
دیدم کم کم دستام به شکل پنجه در اومد و گوشام تیز شد و صورتم کشیده شد به شکل پوزه😨دم گرگ هم در اوردم😱 و کلا یه گرگینه شدم 😱😱😱😱 نزدیک بود بیهوش بشم که کلئو گفت(نگران نباش لوک،سردردت طبیعیه و این اولین واکنش تو نسبت به تبدیل شدنته .تویه گرگینه ای😁)من(الان دیگه واقعا غش میکنم😨چجوری نگران نباشن؟راستی من که نگفتم سردرد دارم از کجا فهمیدی؟😲)رسوس گفت(احمق جون چون ماهم قدرت داریم من خون آشامم ایشون هم مومیایی😑کلئو،الان دیگه بایدببریمش محله ترس)من(جان؟اینجا چه خبره؟من دقیقا چرا اینشکلی شدم؟واسه چی قبلا اتفاق نیفتاده؟😧)کلئو(ببین چون پدربزرگت از ما خواسته مراقبت باشیم اومدیم پیشت.راستش اونم گرگینه بوداما الان دیگه نیست در واقع ....خب اون...متاسفانه مرده ولی الان مهم اینه که تو للان گرگینه ای😊)من(از کجا فهمیدید؟)رسوس(پدربزرگت گفت توی سن ۱۴ سالگی تبدیل میشی) یهو یه دریچه صورتی سفید و بنفش [مثل کهکشان]جلوم باز شد😨اتفاقی نیست که امروز نیفتاده باشه😑...
منم که هنگ کرده بودم نمیدونستم چه خبره!رسوس(خب دیگه بریم.ما توی محله ترس زندگی میکنیم و از اونجایی که به خون آشام ها و از اینجور قبایل علاقه داری مطمئنم از اونجا خوشت میاد)من(پس پدر و مادرم چی؟)کلئو(نگران نباش اونا هم میان😊)بعد کلئو و رسوس کمکم کردن که بایستم.حداقل الان دیگه دوباره مثل ادم شدم😥 وقتی وارد دریچه شدیم چیزی نگذشت که سر از یه شهر پر از خون آشام، ترازه ای،روح و ...... در اوردیم . حتما محله ترس بود ولی خدایی خیلی باحال بود😃
وقتی به کلئو نگاه کردم دیدم مومیایی شده😨رنگم پرید و ترسیدم.
کلئو نگام کرد و لبخند زد و گفت(نترس اون قیافه فقط یه طلسم بود تا بین مردم مخفی بشم😊)بعد دو نفر که خیلی شبیه رسوس بودن وارد دریچه شدن😕...
و بعد از چند دقیقه همراه پدر ومادرم اومدن .اونا هم خیلی ترسیده بودن ولی وقتی همون زنه که وارد دریچه شده بود همه چیز رو براشون توضیح داد بهتر شدن و کمتر ترسیدن😥 رسوس(اینا پدرومادرم هستن هاندِر و مَجِستیا نِگاتیو) مجستیا(بله و ایشون هم پسر ما رسوس نگاتیو هستن😊)و لپ رسوس رو بوس کرد😂 رسوس هم غر غر کرد(من دیگه بچه نیستم مادر😡) بعد مارو بردن خونه ی خودشون. وارد حیااط شدیم خوفناک ولی باحال بود داخل خونه هم همینطور 😃بعد من،کلئو و رسوس رفتیم داخل یه اتاق که احتمال میدم مال رسوس باشه .
رسوس(خب لوک،پدربزرگت براتون توی محله ترس یه خونه به ارث گذاشته که بعد از ظهر میبریمتون اونجا)[توجه چون کل محله ترس از جادو درست شده خون آشام ها میتونن زیرنور خورشید بایستن ولی بیرون از محله ترس باید زیر سایه یا توی تاریکی باشن] من هم تایید کردم و شروع کردیم به معرفی خودمون😁
کلئو(خب،من کلئو فار هستم و از مصر باستان اومدم😊اونجا من پیشخدمت فرعون بودم.همه ی پیشخدمت ها توی هرم فرعون خودشون گذاشته میشن اما من هرم خودم رودارم😀من تقریبا ۲۵۱۳سالمه تا چند ماه اینده ۲۵۱۴سالم میشه😊) من که دهنم شیش متر باز بود ولی رسوس پوکر نگا میکرد😐کلا پوکر بود😐
رسوس(من رسوس نگاتیو هستم و از زمانی که بدنیا اومدم توی محله ترس بودم .این شنل مال پدرم بوده الان هم دادش به من .این شنل خیلی خوبه چون از جادو درست شده همه چیز توش جا میشه و من تقریبا همه چیز دارم.چند ماه پیش ۱۱۴ سالم شد) منم گفتم(خب یه چیزی از شنلت دربیار که توی شنل واقعی جا نشه)اونم سریع یه میز از توی شنلش دراورد😲دیگه باور کردم و شروع کردم به توضیح دادن(منم لوک واتسون هستم ۱۴ سالمه و توی شهر پاریس بدنیا اومدم و امش...) کلئو حرفمو قطع کرد و گفت(بقیشو خودمون اونجا بودیم و دیدیم😐)(پس دیگه توضیح نمیدم😑)ناهار اماده شد و ما رفتیم پایین و ناهار خوردیم ولی خدایی دست پخت خانم نگاتیو عالی بود😋بعد از ظهرشد و....
قرار شد بریم خونه ی مارو نشون بدن .
وقتی در خونه ی خانواده نگاتیو رو باز کردیم سکته ناقص زدیم😨😨😨😨😨😨😨😨
ایزی ایزی تامام تامام😂 برید نتیجه چالش داریم😜
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
تو رو جون هرکی دوس داری پارت بعدی داستان من سه رگه هستمو بذارررررر آخرش منو میکشی
چشم😂 شما فقط نمیر😂
شما زنده بمان پلیز😂😻
سلامارال ادامه بده از داستان های ترسناک خوشم میاد وعاشق داستاناتم کامنت دادم لایک کردم دنبال هم کردم
قربونت چشم عزیزم😊
آم امم اوم چیزه :/
مگم که رسوس نگاتیو،کلئو فار و لو واتسون
احتمالا شخصیتای کتاب خیابن جیغ(خیابان وحشت) نبودن؟🙁
ولی در کل عالی ^^
بلی😐 البته اسماشونو فقط برداشتم تو این داستان میرن جاهای دیگه برای کارای دیگه😐🔫😂
بلی صحیح است 😂
خب بخاطر جواب درستی که دادید ۵ نمره میگیرید 😐😂
خب معدل شما شد ۲۰ تبریک شما قبول شدید😂یاد علوم افتاد صحیح و غلط میده😐🔫🔫🔫🔫🔫
اه اه اسمشو نیار که عوقم میگیره 😐💔
امروز امتحانشو داشتم قشننگگگ گند زدم تو برگه😐😂
『✞︎Arta』
| 3 ساعت پیش
اه اه اسمشو نیار که عوقم میگیره 😐💔
امروز امتحانشو داشتم قشننگگگ گند زدم تو برگه😐😂
همچنین البته من یکی مطالعات یکی ادبیات😐 خدایا لطفا تو زندگی بعدی مرا در خارج از ایران بیافرین که از دست دبیران حرصصصصص نخورم😐🔫🔫🔫🔫🔫🔫💔💔💔💔💔