ولاگ یک روز از زندگی دانشجویی من

تو این ولاگ سعی دارم شمارو بیشتر با زندگی چند سال بعدتون و حال و هوای دانشجو بودن آشنا کنم بلکه این واسه بعضیا شد انگیزه ای برای ادامه دادن. و البته امیدوارم که یه دیسیپلینی بشه برا خودم🥸

روز دوشنبه میشه اولین روز من تو هفته که کلاس دارم یعنی امروز. خوب با اینکه دیشب ساعت ۲ و ربع خوابم برد ولی ساعت ۵ صبح بلند میشیم که تا ۶ کارامونو بکنیم تا برسیم اون سر شهر دانشگاه🏠. اینجا هم که میبینید وقتیه که کارمو تموم کردم و از خونه زدم بیرون و همونطور که میبینید هنوز شبه و بارون هم اومده☔️

بعد از کلی الارم که به فاصله ۲ تا ۵ دقیقه از هم تنظیم شده بودن تونستم بیدار شم بشینم لبه تخت و به تاریکی خیره شم😮‍💨 سی دقیقه ای برای روند wc, مسواک، و دوش آب سرد(بدون خیس کردن مو ها)مصرف کردم.بعد اون اومدم یه اسپرسو درست کردم و نوش جان کردم برا بازدهی بیشتر در طول روز یه لحظه خواستم صبحونه هم بخورم ولی خوب من آدم صبحونه ایی نیستم😁شما چطور؟ حالا رسیدیم به مبحث حاضر شدن با اینکه زیر چشام گود افتاده ولی خوب امروز حس آرایش کردن نیست سوووو گِس وات؟ جین، تیشرت مشکی، مقنعه و پالتومو پوشیدمو زدم بیرووننن . اینم که میبینید یه منظره دیگه ای از بیرونه

حالا میریم سمت ایستگاه اتوبوس از خونه که زدم بیرون تایم رسیدن اتوبوس رو چک کردم و دوباره گِس واتتت و خودمو قبل اتوبوس رسوندم ایستگاه که جا نمونم وگرنه نیم ساعت باید میشستم تو ایستگاه دوباره(قطعا اطلاع دارید که دارم گنده گو...یی میکنم دیگه؟🤣)حالا از اینا که بگذریم رسیدم مترو و اگر بخوایم از مثثثث چی شلوغ بودن مترو بگذریم بچه ها یه چیز جالب تو این ماسماسکای مترو جدی جدی ورداشتن ظرف سس گذاشتن😶😹 حالا تبلیغ خوبیه ها ولی من مث ایتالییایام و اصن با غذا سس نمیخورم به خصوص پیتزا و ماکارونی🥲

راستی کارت متروم شارژ نداشت و مجبور شدم پول اتوبوسو نقد حساب کنم و از رو بخت بلندم خداروشکر ۴ تومن نقد ته کیفم داشتم و به محض وارد شدن به ایستگاه مترو ۴۵ تومن شارژش کردم حالا شاید بگید چرا ۴۵ تومن؟چون این سقفشه ☹️ رسیدیم ایستگاه مقصد حالا یه راه نیم ساعته با تاکسی جلو رومونه تا جلو در دانشگاه ولی گِس وات؟! پول نقد ندارممممم. کرایه ۱۲ تومنه و اومدم ۲۰ تومن از دستگاه پول بدم ولی ۱۰۰ تومن کمتر نداد اونم اسکناس صدییییی اخه من الان با چه رویی اینو بدم به راننده😑

حالا بماند که راننده کلی دنگ و فنگ داشت موقع رانندگی که باقیه پول منو بده و از این و اون داشت میپرسید خورد دارن یا نه و با کلی بدبختی باقی پولمو داد بچه هاااااا این ایموجیه رو 🏫 پیدا کردممم بالا سمت مایل به راست تصویر رو نگاه کنید رو ساختمون یه ساعت بزرگ هست🧭

رسیدیم دم در دانشگاه آمااااا اول میریم ماغازاااا😁 یه نوشابه گرفتم با دو تا دونه ذولبیا دراز بسته بندی برا رفع گشنگی و میخواستم خریدمو حساب کنم کههه، یدونه از اینا دیدممم یه دونه هم از اینا خریدم که امتحان کنم اما جشمتون روز بد نبینه اصن خوب نبود اینجوری شد که قبل رفتن به دانشگاه هم ۵۰ تومن اینجا اومدیم بالا😭😭😢

خوب تا الان که مقنعه رو گردنمون بوده اما الان سرمون میکنیم.... از حراست رد میشیمم.... و دوباره میندازیم رو گردنمونننن😆🤣🤣 کلاس اول زبان خارجه عمومیه استاد سر کلاسه و یه ربع وقته تا شروع کلاس تو این یه ربع یدونه از اون بامیه بسته بندی هارو میخوریم و یه اسپویلر دوستان استادای زبان تو دانشگاه هم اشتباه میکنن و اشتباهشونو قبول نمیکننن البته این ایناد زبان عمومیه شاید استاد زبان تخصصی فرق کنه سوو بعد از یکم بحث با استاد نسبت به کاس بیخیال شده(هشدار:اینکارو امتحان نکنید مگر اینکه نسبت به اون درس دانش کافی داشته باشید وگرنه بیچاره اید)و ایرپاد رو که از صب موقع بیرون اومدن از خونه تو گوشمون بود رو دوباره تو گوشمون میزاریم و اهنگمونو گوش میدیم

امروز کلا از صبح تا اخر شب فقط این دو تا اهنگو رو فاز تکرار گوش میدادم حالا بعد کلاس زبان کلاس ادبیات عمومی داریم درسی که من ازش متنفر بودم تو دبیرستان(یعنی نمرم تو عربی بهتر از این بود) روال کلاس به این صورت پیش رفت که:جزوه نویسی، اینستا گردی، اهنگ ،جزوه نویسی بیشتر، آنتراک،جزوه نویسی بیشترتر، خستگی مفرط،چک کردن ساعت، چرا تموم نمیشههه،توضیح دادن اینکه چه درسیو من ارائه داشتم به استاد، و الفرار به سوی سلفففف

ساعت ۱ و نیمه و بالاخره کلاسا تموم شد ساعت ۲ بعد از کلی صف طولانی تونستم غذامو بگیرم.امروز ناهار عدس پلو بود با ماست البته سوپم داشتن ولی خوب چون من متنفرم از سوپ به اونی که مسئول ریختن سوپ بود گفتم نریزه برام نوشابه رو هم که صب خودم خریدم و دوباره اینجا یه گِس وات دیگه داریم سوپ، عدس پلو و ماست رو به قیمت ۸ هزار تومن به ما دانشجو ها میدن (اینم از سلف دانشجوییی) باید بگم که قسمت ناهار بخش مورد علاقه من از کل روزههه

افتر ناهار این پیشولیه بانمکو دیدم در در سلف و باش عکس گرفتم(با اینکه پیشول خودم زیاد دارم اما همشون بشه‌ی منن) حالا پیش به سمت خونه،حراستو رد میکنیم طبق روال صبح🤣🤣 سوار تاکسی های اون یکی خط مترو میشیم که کرایشون ۱۰ تومنه(۲ تومن کمتر از خط صبح)ولی خوب راهم یه ذره دور تر میشه

میرسیم مترو و در کمال تعجب میبینیم که امروز هوا تمیزه!!!!

یه آدامس موزی ۱۰ هزار تومن؟؟؟؟؟ چه خبره!؟

تو راه خونه از اموزشگاه زبان شرایط کورس های تی تی سیشونم جستجو میکنیم و میریم به سمت خونه.دو ساعت مث خرس خوابمون میبره و وقتی پا میشیم حال رانندگی نداریم سو برادرمونو به جای ما مادرمون میبره کلاس میدونم عکس مرتبط با متن نیست ولی عکی کم اوردم سو از عکس گوربه لذت ببرید🥰 {🧮💵 ۴ تومن بلیط اتوبوس ۴۵ تومن کارت مترو ۱۲ تومن کرایه تاکسی ۵۰ تومن خوراکی ۸ تومن غذا ۱۰ تومن کرایه تاکسی ۱۰ تومن ادامس که میکنه به عبارتی ۱۳۹ هزار تومن توتال خرجای من امروز>همون ۱۴۰ تومن دیگه }

اینم از یه روز از زندگی دانشجویی چطور بود؟ پیشنهادی انتقادی؟ دوست داشتین؟ حتما بهم بگید اگر نظری دارید👩‍💻