
جملات اشتباه والدین که فرزندان را در آینده نیازمند روانشناس می کند.

«تو خیلی قشنگی» روانشناسان توصیه می کنند توجه دختران را بر زیبایی شان متمرکز نکنید. چون ممکن است در بزرگسالی این تصور را پیدا کنند که ظاهر مهم ترین چیز است و هر نقص ظاهری جزئی ای را برای خودشان بزرگ کنند. در نهایت ممکن است دچار عقده های مختلفی شوند و وقت ارزشمند خود که باید صرف رشد فردی شود را هدر دهند.

«من سن تو خیلی بهتر بودم» مقایسه شدن همیشه برای بچه ها دردناک است. به علاوه، اگر این مقایسه نه با قوم و خویش یا دوست و همسایه، بلکه با پدر و مادر خودشان مقایسه شوند، این رنج بسیار بیشتر می شود، چرا که والدین ایده آل فرزند هستند.

«نه نه، اونجا نرو! خطرناکه!» اضطراب و نگرانی والدین برای فرزند خود امری طبیعی است. با این حال، تلاش برای محافظت از فرزند خود از همه چیز و مراقبتگری بیش از اندازه می تواند فرزند را دچار «سندرم پیتر پن» کند.

«دیدی گفتم اینطوری میشه!» تأکید بر اینکه شما نتیجه ی تصمیم و ایده ی فرزندتان را از قبل می دانستید، هیچ فایده ای برای فرزندتان ندارد. فرزندتان باید یاد بگیرد که از تجربیات خودش استفاده کند. مثلاً اینکه دوچرخه سواری احتیاج به تمرکز و احتیاط دارد، یا اگر در چاله ی آب بپرد، لباس هایش خیس می شوند و سردش می شود.

«ولت میکنم میرم!» بسیاری از اوقات وقتی بچه ای در برابر رفتن به جایی مقاومت می کند، از والدین می شنویم که می گویند: «باشد تو بمان، من می روم!». تهدید مداوم به رها کردن، کودک را می ترساند و باعث می شود این حس را پیدا کند که هیچ محافظ و پناهی ندارد. این رفتار می تواند حس دلبستگی کودک نسبت به والدینش را به عنوان مرکز امنیت از میان ببرد.

«اون رو نخور. چاق شدی.» یادآوری اضافه وزن داشتن فرزندتان به او به اعتماد به نفسش صدمه می زند و می تواند او را در بزرگسالی گرفتار پرخوری و دیگر اختلالات غذایی کند.

«تو از اون خیلی بهتری.» بچه حرف های بزرگ ترها را باور می کنند. به همین دلیل است که نباید در تعریف و تمجید از فرزند خود زیاده روی کنید و به او بقبولانید که فردی استثنایی است، حتی به هدف انگیزه بخشی برای او. چون والدین با این کار ممکن است فرزند خود را خودشیفته بار آورد.

«من اینطوری بزرگ شدم، مشکلی هم پیدا نکردم.» پدر و مادرهای ما شیوه های خودشان را برای تربیت ما داشتند. اما این بدان معنی نیست که ما هم باید فرزند خود را به همان روش تربیت کنیم. شما نباید بدون توجه به نیازهای فرزندتان، دنباله روی شیوه های تربیتی ای شوید که از گذشته وجود دارند.

«تو دیگه بچه ی بزرگی شدی. نباید از چیزی بترسی.» ترس امر منطق برداری نیست و حتی بزرگ ترها هم گاهی از چیزهایی می ترسند. لازم به گفتن نیست که بچه های کوچک به خوبی با این حس آشنا هستند. بچه ها ترس های مختلفی دارند که بعضی از آن ها برای بزرگ ترها خنده دار به نظر می رسد، اما معنایش این نیست که باید آن ها را نادیده بگیریم

«البته که آره!» نه گفتن به فرزند خود کار بسیار دشواری است، اما راضی نگه داشتن همیشگی او هم گاهی از مخالفت کردن بدتر است. تربیت آسان گیرانه در نهایت هم به فرزند آسیب خواهد زد و هم به والدین.

«این کار رو نکن!» متأسفانه این جمله کمکی به کودک برای اصلاح رفتارش نمی کند. بهتر است تمرکز خود را بر روی جملاتی بگذارید که پیام منفی ای ندارند و برای محقق شدن هدفی که مدنظر دارید همکاری کنید.

«وضعیت مالی مون به تو مربوط نیست» صحبت کردن درباره ی مسائل مالی برای بسیاری از والدین موضوعی دشوار و حساس است. بسیاری از اوقات، پدر و مادرها ترجیح می دهند به فرزند خود توضیح ندهند که چرا نمی توانند اسباب بازی ای را برایش بخرند یا او را به شهربازی بخصوصی ببرند. اما باید این کار را انجام دهند.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!