برگرفته شده از فیلم switched
هنوز تو شوک بودم . هنوز از هیچی خبر نداشتم..هنوز نمی دونستم چه بلایی سرم اومده . لیموزین به اون گشادی و بزرگی برام شبیه یه اتاق یک در یک ، تنگ و خفه شده بود . جلوی در مدرسه رسیدیم . بابای جینا منو پیاده کرد ولی قبل اینکه در رو ببندم بهم 100 دلار داد . گفتم : «ا..این برای چیه..؟اصلا چرا تو داری میبری منو مدرسه.؟؟ خدایا...چرا..همه چی انیجوریه..» سرگیجه می گیرم و رو زمین میوفتم . بابای جینا داد میزنه :« آی دختر آبروت رفت ! لباست کثیف شدد ... واقعا که..» و بعد گازشو میگیره و میره. یکی منو بلند می کنه . دستاش گرم و آشنا بود..
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
35 لایک
پارت بعد؟
جالبهه:>
میشه پارت بعد گذاشتی خبرم کنی ؟ ی
اوکیی
خیلی خوبهههه ادامشششش
حتمااا
😊
اگه می شه به تست های منم سر بزن لطفا😊
داستان جالبیههه
پارت بعدش رو کی میذاری؟
راستش گذاشتم ناظر عزیز منتشر نکرد🙂ولی مشکلی نیست دوباره می نویسمش 🦾
ای بابا چرا آخه
موفق باشی منتظرمممم
از داستان حمایت نمیشه؟😪
لایک نداره؟😣
کامنتا کمه؟😔
بیا به پست کتابخونه تستچی من سر بزن😌
یه کتابخونه پر از تنوع🤩
برای رمانهای قشنگ مثل داستان تو:)❤
👍
حتما سر میزنم 💖
عرر داستانت خیلی خوبه حتمی آدامس بدهه
چشمم 💖