
برگرفته شده از فیلم switched

هنوز تو شوک بودم . هنوز از هیچی خبر نداشتم..هنوز نمی دونستم چه بلایی سرم اومده . لیموزین به اون گشادی و بزرگی برام شبیه یه اتاق یک در یک ، تنگ و خفه شده بود . جلوی در مدرسه رسیدیم . بابای جینا منو پیاده کرد ولی قبل اینکه در رو ببندم بهم 100 دلار داد . گفتم : «ا..این برای چیه..؟اصلا چرا تو داری میبری منو مدرسه.؟؟ خدایا...چرا..همه چی انیجوریه..» سرگیجه می گیرم و رو زمین میوفتم . بابای جینا داد میزنه :« آی دختر آبروت رفت ! لباست کثیف شدد ... واقعا که..» و بعد گازشو میگیره و میره. یکی منو بلند می کنه . دستاش گرم و آشنا بود..

مدتی بعد چشمامو باز می کنم . تار می دیدم . تو بهداری بودم و یه پسر و پرستار کنار من وایستاده بودن . چشمام از تاری در اومد و واضح دیدم. اون پسر جیکوب بود . از ذوق گریه کردم و از رو تخت بلند شدم و بهش سلام کردم (هزار بار این تیکه رو سانسور کردم از بغل به سلام تبدیل شد) یهو با یه فشار کم به عقب هل داده شدم و دستام از جیکوب جدا شد . جیکوب اخم کرد و دور تر رفت . جیکوب گفت :«داری چیکار می کنی جینا..؟» یه جوری شدم . داد زدم :« من جینا نیستم !!! من تیناممم !! چرا نمیفهمید؟؟»

جیکوب خنده ی تمسخر آمیزی کرد و گفت :« راستش فکر کنم وقتی افتادی سرت به جایی خورد نه ؟» * و جیکوب آینه ای رو جلوی صورتم گرفت * و دیدم که بله..همینطوره .. من تبدیل شده بودم به دختری با کک و مک ، چشمای سبز تیره و موهای موج دار نارنجی . تبدیل شده بودم به جینا . راستش بعد اینکه قیافمو تو آینه دیدم ذوق کردم ولی وقتی دیدم که جیکوب با من همیچین رفتاری می کنه..قلبم فشرده شد . من نخواستم که کس دیگه ای باشم و از جیکوب دور بشم..

وقتی از بهداری بیرون اومدم دیدم یه مشت آدم جینگیلی پینگیلی با زلم زیمبول ریختن دورم . از آلودگی صوتی وحشتناکی که تولید کرده بودن ، سرسام گرفتم . یهو اون وسط مسطا خودمو دیدم . جیغ زدم تینااا !! و یهو خودم جیغ زد جینااا ! و دویدم و بغلش کردم و اونم منو بغل کرد . به صورت کسی که جلوم بود و در واقع خودم بودم دست زدم . یهو خودم بهم سیلی زد و جیغ زد :« ز*نیکهه*هه بدنمو پس بدههه !!! » جیکوب داشت این صحنه رو نگاه می کرد و دوید سمت اون یارو که جلوم بود و قیافش من بود و بغلش کرد . جیکوب گفت:« آروم باش تینا ..چی شده ؟» یهو جیغ زدم:«گفتم من تیناممم !!! نف*هممم !!» و بعد دستمو گذاشتم رو دهنم و گفتم:« البته با همین یاروی جلویی بودم که تینا صداش میکنییی !!!»......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعد؟
خیلی خوبهههه ادامشششش
حتمااا
😊
اگه می شه به تست های منم سر بزن لطفا😊
داستان جالبیههه
پارت بعدش رو کی میذاری؟
راستش گذاشتم ناظر عزیز منتشر نکرد🙂ولی مشکلی نیست دوباره می نویسمش 🦾
ای بابا چرا آخه
موفق باشی منتظرمممم