داستان هاگوارتز
بعد از خوردن شام به سالن اسلیترین رفتیم من بسیار خسته بودم پس به اتاقم رفتم (در هر اتاق یک دختر و یک پسر هست ) هم اتاقی من دراکو بود. ( پرش زمانی به صبح روز بعد ) از خواب بیدار شدم سپس دوش گرفتم و ردایم راپوشیدم و به سالن رفتم همه در حال صبحانه خوردن بودند.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
عالی بود.
مرسی💛
عالییی بود💗
ممنونم 🤍