
بعد قرن ها پارت دادم😂😐

از زبان:آیلین پرینس(با سوروس وارد قطار شدم خیلی استرس داشتم روی یک سکو(خالی) نشستیم یکم یه شد یه دختره(لیا) کنارمون نشست تا خود هاگوارتز هیشکی حرف نزد😐( پ ن : نام اثر:۳ درونگرا کنار هم) از زبان ماتیلدا:تو سالن بودیم یه ریش سفید(دامبی) حرف زد و ما رو به یه سالن دیگه برد که یه کلاه توش بود از زبان کلاه گروهبندی: خب باز سال اولیا بریم واسه شروع دامبلدور:آیلین پرنس) یکم شک داشتم که بره گریفیندور یا نه خب گفتم(اسلیترین) ذوق کرد) دامبلدور:لیا اسنیپ) کلاه(اسلیترین)با بیتفاوتی رفت) دامب:ماتیلدا وایت) کلاه(اسلیترین یا ریونکلاو مسئله این است گفتم(اسلیترین یا ریونکلاو؟) ماتیلدا(ریونکلاو) دامب:امیلی جونز) کلاه بدون شک(گریفیندور) دامب:ژاکلین لسترنج) کلاه(اسلیترین) دامب:وایولت مورفین کلاه(اسلیترین) دامب:استرلا بلک کلاه(چه مهربون،هافلپاف!) استرلا متوجه چشم غره ی بلا شد! دامب:لوروویا بلک) کلاه:گریفیندور!) بلا با دلخوری به لوروویا نگاه کرد) دامب:وایولت کارلوس) کلاه:هافلپافی کیوتت(پ ن :کلاه جو گیر😂) دامب:سمی هندرسون) کلاه:اسلیترین) دامب: شارمین لوپین) کلاه:اسلیترین) دامب:آیلین رزمی) کلاه:هاف،،نه گریفیندور) (پ ن :دستم هیچی نشده شکست😑) از زبان ژاکلین:رفتیم تو اتاق من و یه دختره(بلا) بودیم بلا(از اتاق من برو بیرون😐) ژارمین:اسکل ما هم اتاقیم😐) بلا(پس بگیر بخواب) گرفتم خوابیدم دختره وحشی😐)

از زبان استرلا:وارد اتاق شدم دو نفرو دیدم(تانکس و ویولت) خیلی مهربون به نظر میومدن من( سلام😊) ویولت(😊سلام)تانکس:سلام😊 تا دو دقیقه قدری حرف زدیم که گلومون درد گرفت) فردا صبح از زبان لوروویا:از خوابگاه اومدم بیرون کلاس معجون با ریونکلاو، وارد کلاس شدم استاد هنوز نیومده بود همهمه شدید بود "کنار یه دختر ریونکلاوی(آیلین رزمی)"نشستم چون فقط اونجا خالی بود سلام کردم اما جواب نداد فقط سرش تو کتاب بود گفتم(به شما سلام کردم😐) آیلین جواب نداد و فقط نوشت اعصابم خورد شد گفتم:لالی؟😐)ایلین(متوجه میشی دارم درس میخونم نفهم.؟) ساکت شدم)"استاد اومد گفت:سلام صفحه ی اول کتابتونو باز کنین همین الانم خیلی از درس عقبیم😐😐) از زبان آیلین:درس امروز خیلی آسون بود شایدم من دیشب زیادی پیشخوانی کردم😂) اون بقلدستیم(لوروویا) خیلی باحال بود وسط کلاس هی نامه نگاری میکرد😢 ولی خوب بود از کلاس خارج شدم) از زبان شارمین:کلاسمون تموم شد(کلاس ورد هافلپافو اسلیترین) خیلی مسخره بود به یه هافلپافی (ویولت،وایولت نه ها ویولت) خوردمو افتادم من:جلو پاتو نگا کن گندزاده!) ویولت:ببخشید!؟)شارمین:چه جالب خانوم نه معذرت خواهی میکنه یا کنارم نمیره،! برو کنار )!. ویولت:کاری نکردم که معذرت بخوام ولی شاید تو حرفی زدی که معذرت بخوای!) کم کم چند نفر جمع شدن سمی اومد جلو و شارمینو کشید برد از زبان سمی: شارمینو کشیدم کنار تا شر نشه اخه دامبلدور اومد ممکن بود از اسلیترین امتیاز کم شه)

شارمین:چرا منو کشیدی؟) سمی(شرّ میشد) و رفتم کنار اسنیپ که داشت با سیریوس دعوا میکرد همه هم جمع بودن رزیتا(چرا ول نمی کنین آخه ازار دادن بقیه چه لذتی داره؟) ماتیلدا:چرا انقدر اسکلین آخه؟) لوپین(سیریوس اصن دو دقیقه دیگه با اسلیترین کلاس داریم چرا بجای دعوا درس نمیخونین؟) سیریوس:از جیمز بپرس)"سیریوس فرار کرد" از زبان رزیتا:با اسلیترین کلاس داریم پس رفتم تو کلاس پرواز باید پرواز کنیم نوئبت منه! خب جارو بالا رفت!!!بالا رفت!😁😃😄😆 نوئبت اسنیپه،چرا نمیشه!،نمیشه سیریوس:فشفشه هم نمیشی آخه 😂"از حرفش پشیمون شد چون نمیخواست شوخی البته بی مزشو به نژاد ربط بده ") اسنیپم تونست پرواز کنه "کلاس تموم شد" از کلاس بیرون رفتم ۴ تا دخترو دیدم که دارن دعوا میکنن (آندروندا،بلا،نارسیسا، استرلا ) از زبان استرلا:بلا کوتا بیا دیگه😁) بلا:انقدر به دست و پام نپیچ😐) آندروندا:بلا اونا هم جادوگرن چه فرقی داره؟) بلا(حتی اگه فرقی نداشتم بهت کمک نمیکردم با یه گندزاده دوست شی.) آندروندا:تو خواهرمی مادرم نیستی بخوای تربیتم کنی!) بلا:ولی از همه عاقل ترم و اجازه نمیدم اسم خواهرم از شجره نامه خط بخوره و تو دختره ی هافلپافی! تو اصلا مثل یه بلک نیستی! تو خیلی ساده هستی و لیاقتت خط خوردن اسمته!) از زبان استرلا : از حرف بلا ناراحت نشدم طبیعیه که وقتی اولین بلک هافلپافی هستم😔 خب دیگه داره شب میشه باید برم خوابگاه)
از زبان ویولت(هافلپافیه)(تو راه خوابگاه بودم که یه موجود آخ "افتاد" پام😢یه نفر که صورتش معلوم نبود دستمو گرفت(چالش۱:اون کی بود؟) و منو به خوابگاه برد)(چالش نتیجه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آیلین رزمی تو ریونکلاو بود
مثل همیشه فوق العاده ای تینا:)))
تینا دارم میرم
خواستم خداحافظی کنم...
ج چ:استرلا؟😂🤌
فقط اونجایی که گفتم چرا اسکلین آخه😂😂
عالییییییییی⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐
😂😂
ممنون
🐸 خواهان پارت بعدی هستیم🐸
ذاشتم برو ببین تو هم هستی😉
عالی بود🌹🪐🌹
آخجوون پارت😊😊😁✋🏻
دستت درد نکنه خسته نباشی دلاور😁
دست ناظر هم درد نکنه✋🏻😁😁
دقیقا ناظر خیلی گل بود
ناظر یه گل نبود دسته گل 💐بود😁😁
دقیقا
😁😁
تینا خوبه خیلی خیلی خوبه دارم از هیجاننننننن میمیرم که پارت بعدیو بزاریییی😍
عالی بود
فقط یه چیزی چرا تو گروهبندی کلاه من و تو گریفیندور گذاشت؟
تانکس هم تو داستان هست؟(میخوام نظر شخصیتا رو بنویسم)
آره
رفیق فاب منه
آره(تو گریفیندور گذاشت!😨وقتی نویسنده قاطی میکنه)
😂😂😂😂
راستی
اینم بگم که استرلا تظاهر میکند که تمام این حرف ها به یه ورش است اما درواقع بدجور درهم میشکند🗿
حرف های فلسفی🗿
😢😯وای اوکی