برهه‌ای در زمان

به دنیایی سحرآمیز وارد شوید که بر روی یک سیاره دورافتاده وجود دارد. در این سیاره، موجودات عجیب و غریبی زندگی می‌کنند که هیچ شباهتی به موجوداتی که ما در زمین داریم ندارند. یکی از این موجودات یک حیوان کوچک و بسیار دوست داشتنی به نام زایر است. زایر دارای چشمان عمده‌ای است که تفکر و آرزوهای او را به واقعیت تبدیل می‌کنند.

یک روز، زایر تجربه‌ای جدید به دوستانش گفت و آنها را دعوت کرد تا تماشای زیباترین غروب آفتاب در سیاره‌شان بروند. همه به همراه زایر به رختکن سحرگاه درختان رفتند. در اینجا، آنها شاهد غروب آفتابی بسیار جذاب و زیبا هستند.

زایر خیلی خوشحال است و به دوستانش می‌گوید که می‌خواهد این زیبایی را با همه موجودات سیاره‌شان به اشتراک بگذارد. او ایده می‌دهد که یک هنرمند خلاق دعوت کنند و او در اینجا تصاویری از این غروب آفتاب زیبا را طبع کند.

آسمان از رنگ‌های طلایی و نارنجی تا رنگ‌های آبی و بنفش رنگ می‌شود و نورهای الکتریکی متقاطع از سیاره پخش می‌شوند. سپس، این عکس‌ها را به سایر کشورها بفرستند تا همه از زیبایی این سیاره بشنوند.

دوستان زایر از این ایده حمایت کردند و هنرمندی خلاق را پیدا کردند. با همکاری او، زایر و دوستانش با دنیایی جدیدی آشنا شدند. این عکس‌ها زمینه ایجاد توجه بر روی این سیاره جدید و نظری جدید به طبیعت ارائه داد و مردم از سراسر جهان به سرعت به این سیاره علاقه‌مند شدند. اکنون، زایر و دوستانش بار دیگر در هر شب به رختکن سحرگاه می‌روند تا غروب آفتاب زیبا را تماشا کنند، اما باز هم به همراه خود دستبندهایی دارند که چشمان زایر را به یک مکان جادویی تبدیل می‌کند.

و آخریش بود اینم از کاور زیبامون💗💕