فقط خودم و خودت ۴۸

که یهو دیدم یه اکوما مستقیم داره به سمتم میاد خیلی ترسیدم به سمت عقب رفتم و وقتی که دستم زیرش خالی شد و فهمیدم دیگه اخر ل.ب.ه ی ساختمونم دست از عقب رفتن برداشتم.جای خالیه کت نوار رو خیلی ا.ح.س.ا.س کردم اگه اون بود میتونست آرومم کنه، می دونست بهم چی بگه تا اکوماتیز نشم....خیلی ا.ح.س.ا.س ضعیف بودن کردم هاکماث راست می گفت من بدون کت نوار هیچی نیستم جملاتش توی دهنم جوری اومدن که انگار داره دوباره این حرفارو بهم می زنه:من فکر نمی‌کنم ما برای هم س.ا.خ.ت.ه شده باشیم، من اینو میگم چون به صلاح خودته، یعنی من الان تنهام؟...تنهای تنها؟ چرا من چرا همه پ.س.م زدن اول ادرین بعد لوکا و حالاهم کت نوار،(بچه ها اینا فقط توی ۱۰ ثانیه لیدی باگ بهشون فکر میکنه)اکوما خیلی بهم نزدیک شده بود سعی کردم خودم رو آروم کنم اما نتونستم آخه کی بعد یه ش.ک.س.ت ع.ش.ق.ی دیگه میتونه خودش رو از ناراحتی در بیاره و آروم بشه؟

حداقل من که نه اما نمی تونم بزارم هاکماث شرورم کنه که اگه شرور بشم کل دنیا نا.ب.و.د میشه که اکوما وارد گوشوارم شد: بانوی بدبختی من کارساندیام بهت قدرت اینو میدم که بتونی کت نوار رو پیدا کنی و ازش ا.ن.ت.ق.ا.م بگیری یا اینکه هرچقدر که دلت میخواد باهاش باشی، با اینکه هنوز ح.س ضعیفی رو داشتم سعی کردم مقاومت کنم:نه نه اون برام مهمه نه د.ل.م می خواد ازش انتقام بگیرم نه پیش خودم ز.ن.د.ا.ن.ی.ش کنم اگه اینکار رو کنم بدتر ازم ب.د.ش میاد -قول میدم وقتی پیداش کنی قدرتم رو ازت پس بگیرم، من میدونم بدون اون تو ا.ح.س.ا.س ضعیف بودن میکنی،بزار کمکت کنم. حق با اون بود اما بازم سعی کردم مقاومت کنم: من ضعیف نیستم و کمکت رو نمیخوام -چرا؟ مگه من آدم بده ی داستانم من فقط میخوام کمکت کنم دوباره بهت قول میدم بعد اینکه پیداش کردی قدرتم رو پس بگیرم

دیگه نتونستم مقاومت کنم باید می پذیرفتم که واقعا ضعیفم بدون کت نوار پس قبول کردم:باشه کارساندیا: خوبه ممنون بابت اعتمادت و شرور شدم از زبون کارساندیا: وقتی از در رفتم بیرون روی یه نیمکت توی کوچه نشستم و روی نقشه ی بعدیم تمرکز کردم: خب اون ماده ی ب.ی.ه.و.ش.ی برای چند روز اونا رو سرگرم میکنه اما این چند روز تموم میشه پس باید یه نقشه ی دیگه بکشم، دستم رو زیر چونم گذاشتم و بیشتر فکر کردم: خب اگه بخوام خودم رو جای یه شهروند آدی که نیاز به کمک داره یا دوست لیدی باگ ایده ی بدی نیست اما یه ذره زیادی تکراریه برای همین نیاز دارم به هویت های اونا ،چندباری به ادرین شک کردم اما هنوز مطمئن نیستم، گوشیم رو در آوردم تا بخوام کسایی که بهشون شک دارم رو پیدا کنم که...

که گابریل دوان دوان اومد پیشم و گفت: لایلا! لیدی باگ و کت نوار هردو ناراحتن ا.ح.س.ا.س.ا.ت هردوشونم خیلی قوین فرصت خوبی دارم برای اینکه ازشون استفاده کنم گفتم:این عالیه فقط بزار من شرور کنم گفت: چرا؟ برای چی؟ از روی نیمکت پاشدم: میخوام درست شرورشون کنم دستش رو دور سنجاق س.ی.ن‌.ه اش ح.ل.ق.ه کرد:من خودم درست بلدم شرورشون کنم

از زبون الیا: که کت نوار رو روی ساختمونا دیدم که همونجور داشت میدوید گفتم: نینو بعد بهت زنگ میزم گفت: چرا؟ گفتم: میفهمی و تلفن رو قطع کردمو سریع از اتاق مرینت خارج شدم سابین: الیا داری کجا میری؟ همراه با دویدن گفتم: بعدا میفهمین و از خونه خارج شدمو رفتم به سمت اون ساختمونا که گوشیم ل.ر.ز.ی.د توی د.س.ت.م به صفحه اش نگاه کردم و فهمیدم نینو دوباره بهم زنگ زده زنگش رو ر.د کردم که الارم هشدار اکوما از اخبار برام اومد بازش کردم و دیدم نادیا میگه: سلام گیج نشید این فقط اخباره در ساعت ۱۲ و نیم بامداد بهمون گزارش شد لیدی باگ م.ح.ب.و.ب‌ترین و قوی ترین قهرمان تاریخ شرور شد هنوز دلیلش نامشخصه اما ما به کت نوار به شدت نیاز داریم،کت نوار اگه داری این اخبار رو نگاه میکنی زودتر خودت رو نشون بده پاریس و کل دنیا بهت نیاز دارن و اخبار ق.ط.ع شد با چشمای گ.ر.د.م به صفحه ی گوشی خیره شدم، یعنی چی که مرینت شرور شده؟ کت نوار باهاش چیکار کردی و با عصبانیت گوشیم رو توی جیبم گذاشتمو دنبال کت نوار گشتم که...

از زبون لایلا: گفتم: من حدسایی دارم که لیدی باگ و کت نوار کین و اگه معجزه گرت رو بهم بدی بهت میگم حدسامو گفت: جدی؟ گفتم: آره حالا دیگه باهام کل کل نکن و معجزه گرت رو بهم بده و دستم رو جلو اوردم گفت: آه خیله خب باشه و معجزه گرش رو از س.ی.ن.ش دراوردو دادش بهم

از زبون کت نوار: همونطور که روی ساختمونا میدویدم و اشکام رو با بازوم پاک میکردم یدفعه یه چیزی من رو به طرف خودش ک.ش.ی.د و...

خب بچه ها تموم شد اگه پارت بعد روهم می‌خواستید لایک کنید و نظر بدید بای بای❤️❤️❤️❤️