
سلام😁

از زبون کت نوار: من: چی؟! منظورت چیه؟ آخه چرا؟! پگاسوس: گفتم که ،نمیشه! ریناروژ( تبدیل شده): پگاسوس چرا نمیشه؟ بگو دیگه! پگاسوس: آرام! آرام!عصبانی های 🤬 بذارین بگم!!😡😡😡😡 من: حالارا عصبانی میشی؟ بگو. پگاسوس: پرتال ایجاد میشه ولی...... من: ولی چی؟ پگاسوس: چه طوری بگم خب.... امممم.... وقتی پورتال باز میشه یه تصویر بزرگ و عجیب از نوزاد دختری با موهای کالباسی و چشمای نقره و ماه سفید اکلیلی وسط پیشونیش میاد. به خاطر همین به نظر خیلی خیلی خیلی عجیب و خطرناک میاد که بریم تو پرتال. من: پرتال رو باز کن ببینم. فک کنم بدونم چه خبره. پگاسوس: ولی...... ریناروژ: ولی بی ولی! زود!!! من: دمت گرم رینا. ریناروژ: چاکر داداش😁 من: خب باز کن پگاسوس. پگاسوس پرتال رو باز میکنه و.........
از زبون لیدی باگ: من: عمرا!!!!! حاضرم به جاش بم* یرم! شدوماث: معلوم بود! خب. بیا شروع کنیم! قسمتی از چوب دستیش که بنفشه ( غلاف) میکشه و یک .........شم*شیر ازش بیرون میاد!؟ شم*شیرو میکه توی پهلوی من و 🩸 ریزی زیادی میکنه.شدوماث یویوم رو میقاپه و یه پیام واسه کت نوار میفرسته ( آدرس همونجا) ( خونه ی گابریل آگرست نیست. یه جای دیگس که بعدا میفهمید) بعد میره بیرون و مطمئنم که از اونجا کلا رفته! دیگه هیچی نفهمیدم.( بی ه* وش شد)
از زبون کت نوار: تا خواست پرتال رو باز کنه یه پیام اومد به چوب دستیم. آدرس یه جایی بود و پایینش نوشته بود(( واسه دیدار آخر با لیدی باگت بهتره عجله کنی)) چی!؟ یعنی ..... نه ! باید الان برم به همین آدرس! من: ( همه چی رد توضیح داد و اونا هم قبول کردن) بریم زود!! و رفتیم به همون آدرس. یه خونه ی ساده بود. در باز شد و شدوماث رفت بیرون. من: شما برید دنبال شدوماث و بگیرین منم میرم دنبال لیدی باگ تو اون خونه. ریناروژ و پگاسوس با هم: مطمئنی طوری نمیشه؟ خطر نداره؟ من: چه هماهنگ! ولی نه خطری نداره! نترسین! پگاسوس: تو از کجا میدونی که اون شدوماث بود؟ شاید سنتی مانستر باشه از کجا میدونی؟ من رفتم و جوابش رو ندادم. اونا هم رفتن دنبال شدوماث. وقتی رفتم تو خونه دیدم روی یکی از کاشی های دیوار یه ضربدر قرمز هست یه کاغذ هم کنارش چسبونده بودن. کاغذ رو برداشتم و خوندم(( آجر ضربدر رو فشار محکم بده)) فشار دادم و دیوار باز شد. مثل یک در که برقی باز میشه. رفتم تو و یک اتاق کوچیک هم اونجا بود که در اونم باز بود. با شک به سمت اون اتاق رفتم، در رو کاملتر باز کردم و با صحنه ای رو به رو شدم که کاملا نابودم کرد....................
پایان پارت. به نظرتون هیجانی بود؟ تا پارت بعدی بای👋👋👋👋👋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییی بود❤️❤️❤️❤️
پارت بعدی رو بده
چشم😁
راستی پارت ۴۸ فقط خودم و خودت چی شد؟
اون هفته ی پیش دو بار رد شد
و این هفته ام عین چی امتحان داشتیمو باید درس میخوندم اما مطمئنم فردا مینویسمش💖
مرسی❤ درکت میکنم چون خیلی از تست های من رد شدن. با اینکه چیز بدی توشون نبوده.
آره بعضی موقعا ناظرا الکی رد می کنن😕
اگه میخوای خودت خو.ن ریزی نکنی
پارت بعد بده زوددد
باشه😁