بان رزالین:(در هنگام قدم زدن بودم دلم نمی خواست وارد هاگوارتز بشم خلاصه تصمیم گرفتم روی سکویی بنشینم شش سکو وجود داشت سکوی اول پسری عینکی با زخمی روی پیشانی وای خودشه هری پاتره! سکوی دوم پسری با موی زرد نشسته سکوی سوم دختری با موهای زیبا بود که کنار کسی که دنبال قورباغه میگشت بود۰ رفتم کنار پسری که موی زرد داره نشستم چیزی نگفت سلام کردم و گفتم من رزالین ریدل هستم او چیزی نگفت کمی بعد گفت:سلام منم دراکو مالفوی هستم) من درباره ی مالفوی ها زیاد شنیدم اونا اصیلن معروفن مهمتر از همه قوین همینجوری کنارش نشست تا اینکه دختری اومد و گفت:شما یک غورباقه ندیدید؟ دراکو جواب نداد رزالین:نه برو تو یک سکوی دیگه دنبالش بگرد.
از زبان هانا(وارد شدم سریع روی سکوی هری پاتر و رون شدم چیزی نگفتم دختری زیبا اومو و گفت یک غورباقه ندیدید؟) خسته شدم کسی حرف نمیزنه بلند شدم اما تا بلند شدم قطار ایستاد )
(به هاگوارتز خوش آمدید!) همه وارد شدند به یک سالن رسیدیم دختری با موی سفید زیبایی و پسری با موهای گندمی به ما نزدیک شدند من حوصله نداشتم پس رفتم اونور تو افکارم بودم که ناگهان پیرزنی(مک گونگال) اومد ور ور کرد و رفتیم تو یه جایی که یه کلاه رو یک میز بود پیرزن خواند :هرمانی گرنجر ، رون ویزلی، جودی مودی، ترسا سورا تاراکا رزالین ریدل امیلی
کلاه:گریفیندور گریفیندور هافلپاف اسلیترین اسلیترین اسلیترین ریونکلاو
پیرزن:ربکا مالفوی لوروویا بلک هانا پاتر آتریسا گرنجر
کلاه: اسلیترین گریفیندور گریفیندور گریفیندور
وقتی بقیه هم گروه بندی کردند
از زبان ماریا گرنجر:سریع پیش بقیه رفتم دست خودم نبود ناگهان به جودی گفتم:ساده لوح 😂😂هافلپافیا همه سادن 😂😂😂😂) جودی محل نداد و رفت )
فردا)))سر کلاس معجون سازی اسنیپ از هری سوال پرسید و او هیچی بلد نبود ولی آتریسا و هرمانی جوری دستشون بالا بود که به سقف میرسید
وقتی از معجون سازی خارج شدیم به کلاس مسخره ی پرواز رسیدیم ینفرم 😂😂 افتاد اونم از رو جارو😂😂 استاد بردش درمونگاه دراکو و هریم درگیر شدن اوف خیلی بیخود بود
هری پاتر عین یک قهرمان بود ولی بنظر من اون خودخواهه میخواد صابت کنه عالیهه ماهم عالی هستیم 😝ایش لوروویا به من نزدیک شد گفت(چرا اون موقع خندیدی؟) من(برو کنار ) لوروویا جوری که انگار راضی نبود کنار رفت و با یک دختره مو سفید(لونا) مشغول حرف شد)
از زبان لوروویا( اون روز عادی بود معمولی اوم لوروویا که حوصله اش سر رفته بود مشغول قدم زدن کرد که دید ماریا داره 😧 داره یه نفرو مسخره میکنه ماریا(گن) من(هی اینکارت خیلی زشته) ماریا(اون منو آزار داد همش بهم میگن مغرور خودخواه بدجنس! اونوقت من تا میگم گن.. همه😱😲😬😠) ماریا بغز کرد و اونجا رو ترک کرد.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
پارت بعد جذاب تره😍
تینا منم هانا لوپینم آیا توی داستانت هستم درضمن میخوام اسلیترینی باشم و موهای بلوند،چشم عسلی،گرگ نما،مغرور و خودخواه و کمی مهربون،دورگه هستم،بابام ریچارد لوپین نسبت خونی با ریموس لوپین عمو و پدرخوندمه و مادرم آنا دیگوری خواهر بزرگتر سدریک ،از کسایی که بدم میاد :اکیپ هری و خود هری و کراب و گویل،دوستام سدریک و دراکو و لونا،تک فرزندم،خودت برای یول بال یکی رو برام انتخاب کن....فکر نکنم چیز دیگه ای باشه ممنون میشم منم باشم
آره میام ولی اگه میشه بوی فرندم دراکو یا جرج باشه اما اگه دراکو بوی فرند کسی نیست من گرل فرندش باشم😂😂😂😊
جرج اوکیه
خب ممنون میشم تو داستانت باشم
میشه منم بزاری؟
ترو خدا
اهم اهم
با رون فرد و جورج خیلی اوکی ام و خیلی باهاشون شوخی میکنم ENFP ام اما گذشته بدی داشتم و دردناک بود ریونکلاوی ام اما اصلا نمیخوام با کسی دشمن باشم موهام موهام کوتاهه و قهوه ای رنگ چشمام ابیه عاشق درست معجون سازی ام منم با هاگرید دوستم عینکی ام عاشق کتابم و باهوشم همه معلما معتقدن من آدم باهوشیم
میشه اضافم کنییی؟
مرخوارم نمیشم تو آینده
تروخدا
اسمم لایلا
اوکی
باشه👍👍👍عالیه
دنیل بلک پسر سیریوس
2 سال بزرگتر از هری
دوستام جورج و فرد و نویل و رون و هری
جنس چوب از دو شاخ بریده شده تکشاخ پ یک پر ققنوس
دورگه
پاترونوس گرگ
گریفیندور
بی اف لونا
رنگ موهام مشکی چشمام عسلی
بلاتریکس رو میکشم و انتقام میگرم اصلا کل داستان من اول درس خوندن و مخ لونا رو زدنه بعدش هم که انتقام پدرم رو از بلاتریکس گرفتن و کمک هری کردنه
تروخدا منو بزاررررررررررررررر
تروخدااااااااا
اوکی
ممنون ازت خیلی کارت عالیه ادامه بده فقط یه سوال پارت 2 کی میاد
الان رد شد میخوام دوباره بنویسم
منممممم میذارییییییی
خواهر خوانده ی دراکو مالفوی اسلیترینی ریونکلاوی در اصل بچه ی خانواده ی لاوگودم ولی خودم نمیدونم تو اکیپ دراکو ام intp ام و با هری خوب نیستم ولی با هرماینی اوکیم بیشتر با پروفسور اسنیپ میگردم و بهش کمک میکنم و اسنیپ مثل پدرخوندم میمونه و اسمم لیبرتی مالفویه
مثلا وقت های استراحت مثل هاگرید که هری رو دعوت میکرد اسنیپ هم منو دعوت کنه و اینا...
پاترونوسم سگه و چوبدستیم چوب گردوی سیاهه باهوشم ولی بدجنسم و خیلیییی جاه طلب و بلندپرواز ولی مثل پانسی کنه نیستم
با تشکر از تینا 😁
البته👍
عالی👍🙌❤
میتونید بهم یه کوچولو امتیاز بدین؟✨🍀
چقدر میخوای؟
بعدا پسش میدی؟
منم تست داستانی ساختم. ازین تستای تعاملی که خودتون با انتخاب گزینه ها میتونین داستان تونو شکل بدین. دوست داشتین سر بزنین
ادمین دوست نداشتی پیاممو پاک کن. مرسی❤️
عالیییی بود منم بودممممم آخجون ولی کاش درمورد من تو قطار که میذاشتی مثل رزالین که دراکو رو دید منم مثلا تد رو دیدم ولی خب عالی بود تینا جون ممنونننننننن
منم می خوامممم